پژوهشکده علوم و انديشه سياسي در نظر دارد تا با برگزاري اين همايش در سال نوآوري و شکوفايي يکي از نوآوريهاي خود در ارائه محتواي فلسفه سياسي اسلام را ارائه کند و اين نوآوري از خود اين اصطلاح يا کليدواژه شروع ميشود تا نوآوري در ارائه محتواي فلسفه سياسي اسلام در اين شکل و مدل.
گفت و شنود خبرگزاري رسا دبير دكتر نجف لك زايي، دبير علمي همايش سياست متعاليه از منظر حكمت متعاليه
«سياست متعاليه از منظر حکمت متعاليه» عنوان همايش بزرگي است که زمستان 87، به ابتکار پژوهشکده علوم و انديشه سياسي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي برگزار ميشود.
پژوهشکده علوم و انديشه سياسي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي با نظارت علمي آيتالله جوادي آملي، همايش بزرگ«سياست متعاليه از منظر حکمت متعاليه» را زمستان امسال برگزار ميکند.
اين همايش با همکاري پژوهشکده معارج، وابسته به مؤسسه اسراء برگزار ميشود و با توجه به اين که آيتالله جوادي آملي به اين همايش نظارت دارد، همايشي پربار خواهد بود.
خبرنگار خبرگزاري رسا به اين بهانه گفت وگويي با حجتالاسلام نجف لکزايي، رييس پژوهشکده علوم و انديشه سياسي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي صورت داده است.
حجتالاسلام نجف لك زايى در سال 1348 متولد شد. وى هم زمان با تحصيل در حوزه علميه، از سال 1360 تا كنون، موفق شده است تا تحصيلات دانشگاهى خود را در رشته علوم سياسى در مقاطع كارشناسى، كارشناسى ارشد و دكترا به پايان برساند.
برخي از آثار برجسته وي شامل چالش سياست ديني و نظم سلطاني، زمينه هاي انقلاب اسلامي ايران، انديشه سياسي آيت الله مطهري، انديشه سياسي صدرالمتألهين(کتاب سال حوزه علميه، کتاب سال دين پژوهان) و... است.
رسا ـ باخبر شديم که پژوهشکده علوم و انديشه سياسي در نظر دارد تا همايش بزرگ«سياست متعاليه از منظر حکمت متعاليه» را در زمستان امسال برگزار کند. چه شد که تصميم به برگزاري اين همايش گرفته ايد؟
از سال 1382 پروژهاي در پژوهشکده علوم و انديشه سياسي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي با عنوان«انديشه سياسي صدرالمتألهين» تصويب، اجرا و منتشر شد. اين پروژه بازتابهاي متفاوتي داشت؛ عدهاي معتقد بودند، صدرالمتألهين فيلسوفي است که هيچ گاه به سياست توجه نکرده است و بعضيها هم از اين دقت در انديشه ملاصدرا استقبال کردند. اصل بحث آن پروژه به کتاب«زوال انديشه سياسي در ايران»، اثر آقاي سيد جواد طباطبايي مربوط ميشد. وي در کتاب خود آورده بود که ملاصدرا با تأمل در امر معاد از تأمل در امر معاش به کلي غافل شد و با فلسفه متعاليه در واقع فلسفه سياسي در ايران به کنار گذاشته شد. من ديدگاه ايشان و افراد ديگر را در آن کتاب نقد کردم. تا اين که در سال توليد علم و جنبش نرمافزاري تأکيد شد که ما بايد در حوزههاي دانشي مختلف، توليد علم کنيم و مباحث اسلامي و بومي خودمان را مطرح کنيم. ما با توجه به رسالت پژوهشکده علوم و انديشه سياسي در گروه فلسفه سياسي پژوهشکده، اين مبحث را مطرح کرديم که وظيفه ما است که دانشي به اسم فلسفه سياسي اسلام را به صورت جدي مطرح و پيگيري کنيم و توانستيم در سال 83 گروه فلسفه سياسي را در وزارت علوم به تصويب برسانيم.
بعد از نشستهايي همايشي با عنوان«امکان فلسفههاي سياسي اسلام» را برگزار کرديم که بخشي از آن دستاوردها نيز منتشر شده و مورد استقبال قرار گرفته است.
در مرحله دوم نوبت به بررسي فلسفه سياسي جمهوري اسلامي رسيد و به نظر آمد همان طور که انقلاب اسلامي از نظر کلامي به کلام شيعي و از نظر فقهي به فقه اهل بيت(ع) متکي است، از نظر فلسفي نيز به حکمت متعاليه متکي است و حکمت متعاليه حکمتي است که به ما سياست متعاليه ميدهد.
رسا ـ ويژگيهاي حکمت متعاليه ملاصدرا چيست که فلسفه انقلاب اسلامي را به فلسفه متعاليه نسبت ميدهيد؟
ويژگي حکمت متعاليه اين است که در آن عقل و وحي و عرفان به هم ميپيوندند و اين نظريه بين عقل و وحي تعارضي نميبيند و هر دو را در کنار هم مورد توجه قرار ميدهد. در اين جا پروژهاي با عنوان وجوه سياسي حکمت متعاليه مطرح و نشستهاي مختلفي نيز برگزار شد و ما پنج نشست در حضور آيتالله جوادي آملي برگزار کرديم و ايشان مباحثي را ارائه کردند.
سپس به پژوهشگران سفارش مقالات داده و قراردادهايي بستيم و ده مقاله از سوي پژوهشگران و اساتيد نوشته شد. اين جا بود که ما متوجه شديم ميتوانيم اين بحث را در قالب يک همايش مطرح کنيم و در اين همايش ضمن اين که فرهنگ سازي ميشود و ميتوانيم بخشي از نوآوريهاي علمي خود را مطرح بکنيم به طرح ديدگاه حوزوي و اسلامي خود در باب فلسفه سياسي بپردازيم.
با مشورت آيتالله جوادي آملي براي اين همايش عنوان«سياست متعاليه از منظر حکمت متعاليه» انتخاب شد و از سال 86 کارهاي اجرايي آن شروع و قرار شد در سال 87 اين همايش برگزار شود. فراخوان مقاله در اول سال 87 اعلام شد و تاكنون شصت چکيده مقاله به دبيرخانه همايش رسيده و فرصت ارسال مقاله تا 25 شهريور 87 اعلام شده که تاکنون تعداد هشت مقاله به دست ما رسيده است و اميدواريم باقي مقالات نيز به دست ما برسد.
اين همايش سوم بهمن 87 در مرکز همايشهاي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم به شکل دو مراسم افتتاحيه و اختتاميه براي عموم محققان برگزار ميشود؛ اما بعد از مراسم افتتاحيه کميسيون هاي تخصصي کار خود را آغاز و اساتيد مباحث خود را مطرح ميکنند و بعد از ارائه بحث، نقد و بررسي مقالات انجام ميشود.
رسا ـ چه اهدافي را دنبال ميکنيد؟
پژوهشکده علوم و انديشه سياسي در نظر دارد تا با برگزاري اين همايش در سال نوآوري و شکوفايي يکي از نوآوريهاي خود در ارائه محتواي فلسفه سياسي اسلام را ارائه کند و اين نوآوري از خود اين اصطلاح يا کليدواژه شروع ميشود تا نوآوري در ارائه محتواي فلسفه سياسي اسلام در اين شکل و مدل.
هدف دوم اين است که فرهنگ سازي شود که خودمان هم ميتوانيم در حوزههاي دانشي دنيا مؤثر باشيم هدف سوم ما اين هست که با اين همايش براي رويارويي با فلسفه سياسي رقيب به خصوص فلسفه سياسي ليبرال دموکراسي آمادگي يابيم. با توجه به اين که ما وقتي از منظر فقه سياسي بحث را مطرح ميکنيم امکان گفت وگو با غير مسلمانان به شدت پايين ميآيد چون ميگويند مباحث فقه بحثي مربوط به مسلمانان است در برخي از نشست هاي خارج از کشور ميديدم که از فقه سياسي تنها براي مسلمانان ميتوان استفاده کرد و اين بحث براي غير مسلمانان خيلي سريع ختم ميشود. اما بحث در چارچوب فلسفه سياسي از ويژگي جهاني برخوردار است يعني ما با تمام کساني که در حال فعاليت فکري هستند روبرو ميشويم و از سياست اسلامي که سياستي مبتني بر اخلاق، عدالت طلبي، انسانيت و کرامت انسان است دفاع ميکنيم و تقريباً شبيه کاري که علامه طباطبايي و شهيد مطهري در کتاب اصول فلسفه و روش رئاليسم انجام دادند که با بهره گيري از حکمت متعاليه به سراغ مارکسيسم رفتند و آن را مورد نقد قرار دادند و امروز غالب محققان اعتقاد دارند آنچه که سبب شکست مارکسيسم در ايران شد از نظر علمي و فلسفي، همان مباحث علامه طباطبايي و شاگردش استاد مطهري بود که در آن کتاب ارائه کردند.
هدف ديگر مورد توجه ما اين است که يک قدم اوليه را به سهم خود براي تبيين فلسفه سياسي انقلاب اسلامي برداريم و هدف چهارم اين است که به بومي سازي علوم سياسي در ايران با تکيه به يک مبناي فلسفي اسلامي کمک کنيم. علوم انساني مبناي فلسفي مي خواهد، اگر پايه فلسفي را ما ارائه نکنيم ممکن است از سوي مکاتب ديگر اين اتفاق بيفتد؛ چنان که که فلسفههاي ليبرالي و پوزيتيويستي و فلسفههاي ماترياليستي در خيلي نقاط دنيا مبناي علوم انساني شده است در حالي که ما در کشورمان با ميراث حکمت متعاليه، مشّاء و اشراق به خصوص حکمت متعاليه که سيستم قويتري نسبت به دو حکمت ديگر دارد ميتوانيم با برنامهريزي اين کار را انجام دهيم و قدم مهمي در جهت اسلامي کردن دانش سياسي در اسلام باشد.
رسا ـ منظورتان از حکمت متعاليه تنها همان آرا و نظرات صدرالمتألهين است؟
منظور ما از حکمت متعاليه در بحث فقط مباحث ملاصدرا نيست؛ بلکه منظور تمام حکمايي هست که به لحاظ فلسفي حکيم متعاليه محسوب ميشوند که يکي از آنها صدرالمتألهين است؛ اما حضرت امام خميني(ره) در همين مجموعه قرار ميگيرد؛ چون ايشان هم پيرو حکمت متعاليه بود و بنابراين ما حکمت متعاليه را شبيه فقه، محل اجتهاد ميدانيم. در حقيقت يک چارچوب فلسفي است که حکمايي داشته است و هر کدام ديدگاه مخصوص دارد و يکي از حکما مثل آيتالله جوادي آملي، حکيم حکمت متعاليه است ولي چون خود يک مجتهد است مباحثي را به اين حکمت اضافه ميکند يا مباحثي از حکماي ديگر مثل ملاصدرا را مورد نقد و بررسي قرار ميدهد؛ بنابراين ما حکمت متعاليه و حکمت صدرايي را از هم جدا کرديم پس هرگاه ميخواهيم از مباحث فلسفي سياسي صدرالمتألهين ياد کنيم اصطلاح حکمت صدرايي را به کار ميبريم و وقتي بخواهيم از همه حکمايي که در چارچوب حکمت متعاليه به اجتهاد فلسفي پرداختند ياد کنيم از حکمت متعاليه ياد ميکنيم؛ بنابراين در اين همايش آراي همه اين حکما مطرح ميشود.
رسا ـ اشاره کرديد که مباحث فلسفه سياسي اسلام بيش از مباحث فقهي مورد استقبال غيرمسلمانان قرار ميگيرد. آيا براي بينالمللي کردن اين همايش برنامهاي داريد؟
براي بُعد بينالمللي در اين مرحله برنامه تعريف شده اي نداريم و چون اين نخستين همايش است ما سطح آن را ملي تعريف کردهايم؛ البته در عين حال سعي کردهايم فراخوان همايش را به زبان عربي و انگليسي ترجمه کنيم و در پايگاه هاي اينترنتي قرار دهيم دوستان ما در مرکز اسلامي لندن با توجه به توافقنامه همکاري ما با آنان در انگليس فعاليت هايي كرده اند که اصل طرح بحث صورت گيرد و ما چنين محققاني در خارج از کشور داريم؛ اما همايش ما ملي است. بعد از برپايي همايش بخش ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي آن مباحثي را که بشود در فضاي بينالمللي مطرح کرد به پيشنهاد پژوهشکده ترجمه ميکند.
همچنين با توجه به دستاوردهاي همايش اول بررسيهايي صورت ميگيرد که در صورت فراهم شدن زمينهها، همايش دوم يا سوم برگزار و با توجه به مقدار تحقيقات و امکانات و اقتضائات براي همايش بينالمللي نيز برنامهريزي شود.
ضمن اين که ما سياست متعاليه را با عنوان چشمانداز پژوهشکده علوم و انديشه سياسي از منظر ديگر دانشها بررسي خواهيم کرد يعني ما اكنون سياست متعاليه را از منظر حکمت متعاليه بررسي ميکنيم و در بحث ديگر سياست متعاليه را از منظر فقه شيعه بحث ميکنيم، سياست متعاليه را از منظر اخلاق يا کلام اسلامي بحث ميکنيم؛ چون اين سياست متعاليه از نظر ما يک غايتي است که در همه دانش هاي اسلامي به آن توجه مي شود يعني کلام ما نظام امامت و ولايت را تبيين مي کند که مبتني بر سياست متعاليه است؛ سياستي که دنيا را مزرعه آخرت ميداند و در قرآن و عرفان ما همين بحث مورد توجه است يعني دوباره اين بحث است که دست انسان را بگيرد و به خدا برساند در فقه ما هم همين بحث مطرح است تمام دانشهاي ما در عالم اسلام وعلوم اسلامي به ما ميگويد بايد به اين سمت حرکت کنيم يعني همان«اهدنا الصراط المستقيم.»
رسا ـ آيا تدابيري انديشيده است که دستاوردهاي اين پژوهشکده وارد سيستم سياسي دولت شود؟
تلاشي در همين جهت انجام داديم و پيشنهادهايي را ارائه کردهايم و رشتهاي را با گرايشهايي طراحي کرديم تا به وزارت علوم ارائه شود و در سطح تحصيلات تکميلي و مقطع دکتراي ما گرايش فلسفه سياسي را راهاندازي کنيم.
همچنين از حدود چهار سال پيش در گروه علوم سياسي اين پژوهشکده تلاشي شروع شده است تا با همکاري تمام مراکز آموزشي و سياسي در سراسر کشور بحث تدوين چشمانداز سياسي در کشور پيگيري شود. اين طرح دبيرخانه مستقل دارد و فراخواني هم در سال گذشته ارائه کرديم؛ البته شيوه اجرايي آن متفاوت است مثلاً دانشگاه تهران، امام صادق(ع)، شهيد بهشتي، انجمن مطالعات سياسي ايران، انجمن مطالعات سياسي حوزه، دانشگاه باقرالعلوم، دانشگاه آزاد اسلامي، دانشکده شهيد محلاتي، دانشگاه مفيد، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، نهاد رهبري در دانشگاه ها و هر جا که درباره پژوهش سياسي بحثي دارد دعوت کرديم و بعضي از مراکز ديگر استقبال کردند و شوراي سياستگذاري آن تشکيل شده است و به شکل گرايشي کميسيونهايي تشکيل ميشود و هر کميسيون بايستي وضعيت موجود و مطلوب و راههاي رسيدن از وضعيت موجود به وضعيت مطلوب را در گرايش خود بررسي کند.
ما تاكنون پنج گرايش ياد شده را با همکاري مراکزي فعال کرديم. گرايش هاي مسائل ايران، انقلاب اسلامي، فقه سياسي، جامعهشناسي سياسي و فلسفه سياسي. حدود پانزده گرايش هست و گرايش هاي ديگر هم به مرور تشکيل خواهد شد. بعد از اين که اين گرايش ها تشکيل جلسه دادند و چشم اندازشان را ترسيم کردند، براي بررسي و تبيين اين گرايشها، همايش برگزار ميشود. در ضمن کار هر دستاوردي بين اين مراکز مبادله ميشود و هر مرکز به لحاظ صلاحيت و کارکردهاي خود اقدام هايي را که مي خواهد انجام ميدهد و محصولات اين طرح به صورت همزمان در اختيار همه قرار ميگيرد.
رسالت اصلي پژوهشکده علوم و انديشه سياسي بوميسازي دانش سياسي به معناي عمومي است و ما به مراکزي که اقدام به تأسيس رشتههاي دانش سياسي کنند، کمک ميکنيم مثلاً پس از تأسيس گرايش فقه سياسي در مدرسه عالي فقه و اصول با اين دوستان در طراحي دوره ها و تعيين سرفصلها همکاريهاي خوبي را داريم.
سرفصلهاي دوره سه را تبيين کرديم و دو سال است که اجرا شده است و در حال طرحريزي سرفصلهاي دکترا هستيم. گرچه خود از اين مقدار مبادلات علمي و همکاري ها راضي نيستم؛ ولي با توجه به وضعيتي که در کشور ما هست و معمولاً مراکز علمي همکاري لازم را ندارند، پژوهشکده در اين زمينه توفيقات زيادي داشته است. اين که مراکز علمي سياسي کشور به اينجا اعتماد کردهاند و دعوت ما را اجابت کرده و در اين کار مهم شرکت کردند نشان مي دهد پژوهشکده از نظر جهت گيري ها تا حالا درست حرکت کرده است.
رساـ ميزان استقبال دولت از دستاوردهاي پژوهشي و سياسي در حوزه از جمله اين پژوهشکده چقدر است و سهم آن در سياستگذاريهاي کلان کشور چيست؟
يک ارتباط تعريف شده بين اين مراکز پژوهشي در حوزه با نهادهاي دولتي که به طور رسمي قانونگذار هم از آنها پشتيباني کرده باشد نداريم. در هيچ دولتي هم اين رابطه قانوني وجود نداشته است. ولي از طرفي در سالهاي اخير شاهد بوديم که دفتر تبليغات اسلامي در بيانيه مأموريتي خود، خودش را نهاد واسط بين حوزه و نظام تعريف کرده است و اين رسالت را براي خود قائل شده است تا به سراغ دستگاههاي نظام برود و نيازسنجي کند و در حوزه مطالعه کند که ميتوان با توجه به ظرفيتهاي حوزه علميه اين کارها را انجام داد يا نه. در دفتر تبليغات اسلامي کارهايي صورت گرفته است مثل تشکيل ستاد ملي پاسخگويي به پرسشهاي ديني يا ستادي که اخيراً در باب تدوين برنامه پنجم توسعه بين دولت و دفتر تبليغات انجام گرفت يا مثل کاري که ما در حال انجام هستيم که با همکاري دانشگاهها و مراکز علوم سياسي همکاريهايي را انجام داده است و ميخواهيم تحولاتي را به صورت داوطلبي و اختياري به مقداري که بتوانيم انجام دهيم.
هيچ ضمانت اجرايي وجود ندارد، اين کارها خودجوش و داوطلبانه است ممکن است بخشي از دولت علاقه مند باشد با بخشي از حوزه مرتبط شود و همکاريهايي انجام گيرد. کسي منعش نميکند و تشويق هم ميشود ممکن است اين اتفاق نيفتد ممکن است در يک دولت يا يک وزارتخانه يا يک وزير اين اتفاق بيافتد يا در يک مرکز پژوهشي حوزوي در طول مديريت يک نفر با بخشي از مرکز سياسي ارتباطي برقرار شود.
حتي در بخش هاي جديتر حوزه هم اين انسجام وجود ندارد. فرض کنيد ما امام جمعه مي خواهيم براي شهرهاي مختلف. در حوزه علميه جايي براي تربيت خاص امام جمعه تشکيل نشده است يا دانشگاهها استاد معارف ميخواهند به اين منظور خود دانشگاه معارف را راهاندازي کردند يعني با حوزه علميه تعاملي نداشتند شايد حوزه علميه علاقهاي به اين کار نداشته است.
رسا ـ با توجه به اين که يکي از شعارهاي دولت نهم بهرهگيري بيشتر از حوزه علميه است، آيا اين امر يک ضعف به شمار نميآيد؟ آيا فکر ميکنيد سهلانگاري در اين امر از جانب دولت است يا حوزه علميه؟
موضوع اجلاسيه اخير جامعه مدرسين حوزه علميه قم، رابطه نظام و روحانيت بود، جاهاي ديگر هم اين بحث را مطرح کردند که رابطه نظام و حوزه چگونه باشد، خوب است؟ من فکر ميکنم که يک سري ابهاماتي وجود دارد و آنها سبب شده است که اين رابطه روشن نباشد مثلاً مسائلي که در باب استقلال حوزه مطرح ميشود، اين استقلال به چه معنا است؟ اين استقلال در امور مادي است يا امور علمي. دانشگاهها وابسته به دولت هستند و بودجه خود را از دولت ميگيرند؛ اما هر دانشگاه هيأت امنايي دارد و تصميم گيريهاي مديريتي خود را مستقلاً ميگيرد.
ما هم در پژوهشکده در گروه علوم سياسي، پژوهشهايي را در اين زمينه انجام دادهايم که براي رابطه بهتر و شفاف تر و خروج از حالت غير رسمي، چه تدابيري بايد اتخاذ شود. اما اكنون نميشود مقصري براي اين بحث يافت، ضمن اين که مي دانيم در نظام اسلامي زندگي مي کنيم که در رأس آن ولي فقيه است و مسؤولان متدين هستند و در جمهوري اسلامي بعيد است کسي بگويد من نمي خواهم به اسلام عمل کنم؛ اما بحث روابط بين نهادها و دستگاهها به گونهاي است که بايد ابتدا ابهام هاي تئوري آن از بين رود و سپس بر اساس آن قانونگذاري شود، در حالي كه دولتها هميشه با حوزه علميه در ارتباط بودهاند؛ البته ممکن است در دولتهاي مختلف، اين نقطه اتکا تغيير مي کرده است.
ما اميدواريم که همه فرهيختگان با مشارکت جدي علمي خود در همايش«سياست متعاليه از منظر حکمت متعاليه» سبب رونق اين همايش شوند؛ البته اين همايش با همکاري پژوهشکده معارج برگزار ميشود. «معارج» وابسته به مؤسسه اسراء و زير نظر آيتالله جوادي آملي است و با توجه به اين که ايشان بر اين همايش نظارت علمي دارند، اين همايش پربار خواهد بود.