جدیدترین مطالب

dr.fathollahi.jpgدکتر فتح اللهي، رييس پژوهشكده علوم سياسي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، در اين نشست اظهار داشت: ملاصدرا در دوره خودش فهم نشد اما در قرن دوازدهم اقبال جدي به ملاصدرا صورت گرفت و فلسفه مشاء و جدايي روح و بدن به کلي کنار گذاشته شد. دکتر فتح اللهي تصريح کرد: ويژگي­هاي خاص ملاصدرا الهام گرفته از واقعيات اجتماعي بود اما افکار عمومي زمان وي به اين مسأله واقف نبود. در قرن دوازدهم که جامعه به خويشتن توجه کرد، به مباحث ملاصدرا نيز دست يافت.

 ___________________________

نشست علمي «دلايل سياسي و اجتماعي اقبال به فلسفه ملاصدرا در قرن دوازدهم» در پژوهشكده علوم و انديشه سياسي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي قم برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري رسا، نشست علمي «دلايل سياسي و اجتماعي اقبال به فلسفه ملاصدرا در قرن دوازدهم»، 28 شهريورماه با حضور انديشمندان و پژوهشگران حوزوي، در پژوهشكده علوم و انديشه سياسي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي قم برگزار شد.

در ابتداي اين نشست، دکتر شريف لک زايي، عضو هيئت علمي پژوهشکده علوم و انديشه سياسي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي و دبير علمي اين نشست طي سخناني خاطر نشان کرد: فلسفه ملاصدرا که بعدها به عنوان حکمت متعاليه شهرت يافت در دوره صفويه با اقبال قابل توجهي مواجه نشد و صدرالدين شيرازي در جامعه علمي زمانه خود محروم و ناکام ماند.

وي در ادامه افزود: به طور حتم مرحوم آقا محمد بيدآبادي، مجدد واقعي فلسفه ملاصدرا يا همان حکمت متعاليه است. تقريباً تمامي اساتيد حکمت متعاليه از نيمه قرن دوازدهم هجري تا کنون با يک يا چند واسطه به بيدآبادي ختم مي­شوند.

در ادامه مراسم نيز دکتر محمدعلي فتح اللهي، رييس پژوهشكده علوم سياسي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، به تبيين ارتباط فلسفه و بخش هاي سياسي و اجتماعي جامعه پرداخت وگفت: فلسفه و معرفت، بُعدي از حيات انسان است که بي­ارتباط با ساير ابعاد زندگي او نيست؛ هرچند اين ارتباط لزوماً ارتباط توليدي نيست.

وي در ادامه با بيان اينکه نظام خلافت امويان و عباسيان تحرک اجتماعي و شريعت را کُند کرده بود، اظهار داشت: مي­توان اين نگاه را مطرح کرد که احتياج به زيست مدني صرفاً از باب نيازمندي نيست؛ بلکه در بطن آن، تکامل انسان نهفته است و آدمي براي استکمال خود نيازمند اجتماع است.

دکتر فتح اللهي با اشاره به جريانات اجتماعي و سياسي قرن دوازدهم خاطر نشان کرد: بسيار طبيعي مي نمايد که مسائل و اتفاقات گسترده پيش آمده در آن دوران، فيلسوفان جامعه را به تحرک و پويايي انداخته و ذهن فيلسوف از اتفاقاتي که در جامعه مي­افتد الهام بگيرد.

اين استاد دانشگاه تصريح کرد: دو حقيقت است که جامعه را مي­سازد؛ يکي جامعه و نظام حقوقي و ديگري جريان اخلاقي و عرفاني است. بعد سوم حيات انسان نيز، معرفت و جنبه عقلاني اوست که دستگاه معرفتي ما بي­تأثير از اين سه وجه و تحولات اجتماعي نخواهد بود.

وي در ادامه اظهار داشت: ملاصدرا در دوره خودش فهم نمي­شد؛ اما در قرن دوازدهم اقبال جدي به ملاصدرا صورت مي­گيرد و فلسفه مشاء و جدايي روح و بدن به کلي کنار گذاشته مي شود. بحث اخباري­گري و اصولي­گري هم در اينجا قابل توجه است.

دکتر فتح اللهي در پايان تصريح کرد: ويژگي­هاي خاص ملاصدرا الهام گرفته از واقعيات اجتماعي بوده است، اما افکار عمومي زمان وي به خود واقف نبوده­اند. در قرن دوازدهم که جامعه به خويشتن توجه کرد، به مباحث ملاصدرا نيز دست يافت.

گفتني است، در پايان اين نشست علمي اساتيد و پژوهشگران به طرح ديدگاه­ها و پرسش­هاي خود پرداختند.

خاطر نشان مي شود اين نشست در ادامه سلسله نشستهاي فلسفه سياسي متعاليه است که توسط دبيرخانه همايش سياست متعاليه از منظر حکمت متعاليه برگزار مي‌شود.

گزارش تصويري نشست علمي دلايل سياسي و اجتماعي اقبال به فلسفه ملاصدرا

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید