جدیدترین مطالب

مباحث علوم انسانى، بخصوص، مباحث فلسفه و انديشه سياسى، در جامعه علمى ما بسيار مهجور است. نگاه هايى كه به اين سنخ از دانش هاى انسانى وجود دارد نگاه هاى نادرست و ناصوابى است كه بايد تصحيح و اصلاح شود....

siyasat_motalieh.jpgهمايش سياست متعاليه از منظر حكمت متعاليه كه از سوى پژوهشكده علوم و انديشه سياسى پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، سوم بهمن ماه ۱۳۸۷ برگزار مى شود بهانه اى شد تا به سراغ دبير كميته علمى اين همايش برويم و سؤالات خود را در رابطه با همايش و فلسفه سياسى متعاليه با ايشان مطرح كنيم.

هدف شما از برگزارى همايش سياست متعاليه از منظر حكمت متعاليه چيست?

همايش، اهداف مختلفى را دنبال مى كند و پيگير است كه ان شاءالله محقق شود. يك هدف اصلى كه از گذشته، آن را دنبال مى كرديم اين است كه در جهت توانمندسازى فلسفه سياسى حركت كنيم و كارهاى علمى مؤثرى را انجام دهيم. با توجه به اين كه مسائلى راجع به مباحث فلسفه سياسى مطرح مى شود و بحث زوال و انحطاط انديشه سياسى از زبان برخى از صاحب نظران انديشه سياسى مطرح شده در اين گونه بحث ها و نيز پروژه هاى مستقلى كه داريم كار مى كنيم، هدف اصلى همان تقويت و توانمندسازى فلسفه سياسى اسلامى است. الآن وقت آن است كه به ميراث خود نگاه مجددى داشته باشيم و ابعاد مغفول و كمتر انديشيده شده و يا ناانديشيده آن را مورد بازشناسى و بازخوانى و حتى بازسازى قرار دهيم.

مباحث علوم انسانى، بخصوص، مباحث فلسفه و انديشه سياسى، در جامعه علمى ما بسيار مهجور است. نگاه هايى كه به اين سنخ از دانش هاى انسانى وجود دارد نگاه هاى نادرست و ناصوابى است كه به هر حال بايد تصحيح و اصلاح شود.

ما به صورت خاص، حكمت متعاليه را در نظر گرفتيم؛ چرا كه آخرين حكمتى است كه در حوزه فلسفه اسلامى به بار نشسته و در اين ۴۰۰ سال هم حداقل، بسيارى از حكماى ما پيرو، شارح، مفسر و تابع اين حكمت بودند و برخى از متفكران ما هم مباحثى را در اين حكمت، جلوتر برده اند نسبت به ملاصدرا كه به آن، نظام و قوام بخشيد. ولى در كل به نظر مى رسد كه حكمت متعاليه از يك ظرفيت خوبى برخوردار است كه ما بتوانيم مباحث را در قالب آن پيش ببريم. به هر حال، برآيند حكمت مشاء و حكمت اشراق در حكمت متعاليه، جمع شده است؛ منتها حكمت متعاليه را ما فقط جمع و التقاط حكمت هاى سابق، تلقى نمى كنيم، بلكه حكمت متعاليه را به مثابه دستگاهى تلقى مى كنيم كه ضمن بهره گيرى از حكمت هاى پيشين، با توجه به عناصر موجود در آن، داراى ظرفيت ها و توانمندى هايى است كه خيلى از آنها هنوز به منصه ظهور و بروز نرسيده است و اين گونه بحث ها و پروژه ها به خصوص در قالب همايش، كه به صورت عمومى هم اعلام و برگزار و مباحثش منتشر مى شود، مى تواند به اين بحث، كمك شايان توجهى بكند.

يكى از ويژگى هايى كه اين همايش دارد، اشراف و راهنمايى هاى حضرت آيت الله جوادى آملى نسبت به موضوعات، مباحث و روند برگزارى همايش است. ما در تحقق خود همايش و اين كه به اين نقطه برسيم كه بتوانيم اين همايش را برگزار كنيم پروژه هايى را قبل از آن انجام داديم، بخصوص، بحث نشست هاى وجوه سياسى حكمت متعاليه را داشتيم كه نشست هاى بسيار خوبى برگزار شده است. بيش از ۲۰ نشست تا الآن برگزار شده است كه پنج نشست آن با آيت الله جوادى آملى، به عنوان حكيم حكمت متعاليه معاصر، برگزار شده است.

حتى درباره عنوان همايش هم پيشنهادات مختلفى را خدمتشان مطرح كرديم و ايشان عنوان «سياست متعاليه از منظر حكمت متعاليه» را مطرح فرمودند كه ما همين را به عنوان نام همايش برگزيديم.

به عنوان شخصى كه مطالعات متمركز در حوزه حكمت متعاليه داشته ايد ارتباط فلسفه سياسى اسلامى با فلسفه هاى سياسى رقيب خودش بويژه فلسفه سياسى ليبرال دموكراسى را در چه چيزى مى دانيد و اين همايش و برگزارى آن تا چه حد شما را در اين هدف كمك مى كند كه بتوانيد فلسفه سياسى متعاليه را طرح و بازسازى كنيد?

در مرحله نخست، فكر مى كنم كه بايد به مباحث بومى خودمان توجه بكنيم. در اين جا نمى خواهم از فلسفه سياسى ليبرال دموكراسى صحبت بكنم، اما ويژگى اى كه فكر مى كنم در انديشه و فكر ما و بخصوص حكمت متعاليه حضور و وجود دارد اين است كه ماده و معنا را و جسم و روح را با هم لحاظ و نگاه مى كند و اينها را جدا نمى بيند و جدا تلقى نمى كند. ما مى خواهيم يك فلسفه و فلسفه سياسى داشته باشيم كه بتواند ساحت مادى و ساحت معنوى را با يكديگر لحاظ كند و ما را در پيشبرد مسائل مان يارى بدهد. بنابراين حتى شايد بتوانيم بگوييم كه اين گزاره معروف كه در حكمت متعاليه وجود دارد و بسيارى از بزرگان اين حكمت هم به آن اشاره كردند كه نفس، جسمانية الحدوث و روحانية البقاست، اين گزاره، دوگانگى را از بين مى برد. تباينى وجود ندارد و روح اين گونه نيست كه در فلسفه مشاء كه يك فلسفه بومى هم تلقى مى شود از خارج بيايد و به اين جسم ملحق بشود؛ خير؛ اين روح از همين جسم در مرحله تكاملى اش توليد مى شود و به عمل مى آيد و در نهايت به يك سير تكاملى ديگرى مى رسد و به آن منتقل مى شود.

محورها و موضوعات اين همايش در رابطه با چه مباحثى است و چگونه به اجماع در رابطه با اين محورها دست يافتيد?

موضوعات همايش در جلسات متعددى كه با اعضاى كميته علمى برگزار شد صورت نهايى به خود گرفت و آنها را در ذيل چهار محور كليات، مفاهيم، مناسبات و تاريخ انديشه سامان داديم.

در قسمت كليات طبيعتاً مباحث عام و عمومى مطرح مى شود كه اساساً فلسفه سياسى متعاليه داريم يا نداريم و تفاوت و تمايزش با فلسفه هاى رقيب، بخصوص فلسفه مشاء و فلسفه اشراق چيست. چون يك تأملى كه در اين جا مطرح مى شود اين است كه حكمت متعاليه چه وجه تمايزى با حكمت هاى رقيب بومى و اسلامى دارد. طبيعتاً يك بخش از مباحث به اين مى پردازد كه تمايزها را لحاظ كند. ما معتقديم كه دستگاه حكمت متعاليه، دستگاه خاص و ويژه اى است كه با فلسفه مشاء و فلسفه اشراق تمايز دارد؛ اگر چه اشتراكات زيادى هم با آنها دارد، ولى نمى توانيم جداى از اين دستگاه و عناصرش مباحث آن را تحليل كنيم. طبيعتاً اصالت وجود، حركت جوهرى و مباحث مختلف ديگرى همه بايد در تحليل مباحث حكمت متعاليه لحاظ شود؛ و نمى توان به صرف تكرار برخى مباحث در فلسفه متعاليه، آنها را فاقد اهميت به شمار آورد.

مباحث مفاهيم و مناسبات هم به نوعى به موضوعات، مسائل و مباحثى اشاره دارد كه براى ما اهميت خاصى دارد. در محور مناسبات، بيشتر، ارتباط مناسبات مسائل و مفاهيم را لحاظ كرديم. مفاهيم هم عمدتاً مفاهيم كليدى فلسفه سياسى بوده كه از نظر فلسفه متعاليه تحليل شود و پژوهشگران بتوانند ظرفيت هاى آن را آشكار كنند.

بحث تاريخ انديشه هم كه روشن است و مباحثى كه ما ذيل آن آورديم؛ بخصوص در آن جا كه ما سير چهار صد ساله از ملاصدرا تاكنون را در حكمت متعاليه لحاظ كرديم كه اگر نويسندگان و محققانى علاقه داشته باشند كه غبار از چهره متفكران حكمت متعاليه در اين چهار صد سال بردارند اين جا عناوينى لحاظ شده است.

به هر حال نو بودن موضوع اين همايش را متمايز كرده است كه اميدوارم ان شاءالله ثمربخش بشود.

گفت و گو از: سید جواد میرخلیلی

روزنامه ایران، سه شنبه، نهم مهر 1387، شماره 4309.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید