جدیدترین مطالب

صرام  جبهه حق

خدیو (1) ملک شهادت حبیب دلها بود

رمال (2) دِیَم (3) سیستان ز عشق شیدا بود

ذَوّاد (4) تربت میهن، نوادر دوران

زهنجه‏ های (5) رقیبان به دل مبرا بود

بری بود به باطن ز بوی شوم و شِنار (6)

غَرَنگ (7) نیمه شبش دلنواز  شب‏ها بود

قوی بود به همت صفا بود به مهر

غنی بود ز ایمان سدید غم‏ها بود

نه ناله از غم دوران نه شکوه از غم جسم

صُرام (8) جبهه حق بود تا که اینجا بود

 سروده: پرویز  لکزاییان فکور  سیستانی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 
1. خداوند، پادشاه، امیر، بزرگ قوم.

2. جمع رِمَل: ریگ

3. روی، رخسار، چهره

4. دفاع کننده، حامی حقیقت
5. زِهَنجه: رنج، سختی، آزار

6. عار، ننگ، زشت‏ترین عیب

7 . صدای گریه، ناله، صدایی که هنگام گریستن در گلو می‏پیچد

8 . رَجُلُ صُرامُ:  آنكه در اراده خود نيرومند است، مرد بی باک از جنگ

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید