درخبرهاآمده بود که انسانی پاک وآزاده با نثارخون خود باعث دستگیری ابلیس صفتان روزگار ما دردیارتفیده سیستان وبلوچستان شده است.بی اختیاریاد مولای بزگوارمان حضرت مسلم بن عقیل برایم تداعی شد.چندکلامی درموردایشان بازگو می شود تا تذکاری باشد برای غافلانی که چشمان خود را برنورحقیقت بسته وبرطبل جهالت می نوازند. اما انشاءا...خیلی زود رسوا عالم خواهند شد.
روح بزرگ انسانهای خود ساخته و پاک به دیگران ، پاکی و ایمان میآموزد. صداقت و فداکاری ایثارگران در راه خدا الهام بخش تعهد و فداکاری است. حماسههای جهاد و شهادت مردان بزرگ اسلام، مجاهد ساز و شهید پرور است. انسانهای نمونه از نظر ایمان، اخلاق، شهامت، جوانمردی و استقامت، همیشه زینت تاریخ بوده و هستند.«مسلم بن عقیل» یکی از این چهرههاست.شنیدن نام این انسان والا و سرباز فداکار راه حق، یاد آور همه خوبیها، رشادتها و جوانمردیهاست;و خواندن زندگینامه این سردار رشید اسلام، درس آموز و الهامبخش و سازنده است. حماسه مسلمبن عقیل در کوفه، پیش درآمدی بر نهضت عظیم عاشورا بود; و خود مسلم، پیشاهنگ نهضتسیدالشهدا -علیهالسلام و سفیر انقلاب کربلا و پیشمرگ حماسه تاریخساز و جاویدان عاشورا بود و افتخار اولین شهید کاروان عاشورا را به خود اختصاص داد.
سال شصت هجری بود. اقامت چهار ماهه امام حسین(ع) در مکه و برخورد با مردم و تشکیل اجتماعات و گفتگوها، مردم را با انگیزه و اهداف امام، از امتناع از بیعتبا یزید، آشنا کرد;بخصوص مردم کوفه از اقدام انقلابی امام حسین(ع) خوشحال و امید وار شدند. مردم کوفه، خاطره حکومت چهارساله علوی را به یاد داشتند و در این شهر، شخصیتهای برجسته و چهرههای درخشانی از مسلمانان متعهد و یاران اهلبیتبودند. از این رو نامهها و طومارهای مفصلی با امضای چهرههای معروف شیعه در کوفه و بصره به امام حسین(ع) نوشتند، که تعداد این نامهها به هزاران میرسید. امام، تصمیم گرفت در مقابل اصرار و دعوتهای مکرر مردم کوفه، عکسالعمل نشان داده و اقدامی کند. حضرت حسینبن علی(ع) مناسبترین فرد برای این ماموریت را «مسلمبن عقیل» دید. شیعیان، دسته دسته به خانه مختار میآمدند و با مسلم دیدار و بیعت میکردند.
یزید برای حفظ سلطه و حاکمیتبر کوفه «عبیدالله بن زیاد» را که حاکم بصره بود، انتخاب کرد. ماموریت ابنزیاد آن بود که به کوفه برود و مسلم را دستگیر کند و سپس او را محبوس یا تبعید کند، یا به قتل برساند. ابن زیاد،با اجازه و اختیارهای نامحدودی برای قلعوقمع و کشتار و فرونشاندن آتش مبارزات، مخفیانه و با قیافهای مبدل و نقابدار به هنگام شب وارد کوفه شد و مراکز قدرت را، با عملیاتی شبیه کودتا به دست گرفت. حزب اموی، که میرفتبساطش نابود و برچیده گردد،دیگر بار، جان گرفت و آن تهدیدها و تطمیعها و فریبکاریها و تبلیغهای دامنهدار، تاثیر خود را بخشید و والی جدید، توانستبا قدرت و قوت و با تمام امکانات جاسوسی و خبرگیری و خبررسانی، جوی از وحشت و ارعاب را فراهم آورد. با دستگیریها و خشونتها و برخوردهای تندی که انجام داد، بر اوضاع مسلط شد و ورق برگشت. ابنزیاد، برای سرکوبی انقلابیها به دنبال رهبر این نهضت میگشت، مسلم میبایست جای امن تر و مطمئن تری انتخاب کند. این بود که مقر و مخفیگاه خود را تغییر داد و به خانه «هانی» رفت. یکی از وقایع مربوط به دوران مخفی بودن مسلم در خانه هانی نقشه ترور «ابنزیاد» است که انجام نشد :
ابنزیاد که از بیماری شریک مطلع شد، تصمیم گرفتبرای عیادت او به خانه هانی برود.
به پیشنهاد شریک، تصمیم بر آن شد که «مسلم» در پستوی خانه و پشت پرده، کمین کند و در وقتحضور ابنزیاد با علامتی که به مسلم میدهند (آب خواستن شریک) بیرون آمده و او را به قتل برساند.ولی وقتی شریک، آب طلبید، مسلم برای اجرای طرح، بیرون نیامد و با تکرار علامت، باز هم از مسلم خبری نشد.مسلم پرسیدند چرا نقشه را عملی نکردی؟ گفت: به خاطر سخنی که علی(ع) از پیامبر اسلام(ص) نقل کرده که: «ایمان، مانع کشتن غافلگیرانه است». والی کوفه به فکر دستگیری هانی افتاد تا از این طریق به مسلم هم دسترسی پیدا کند، زیرا میدانست تا وقتی که هانی، در محل خود مستقر باشد، بازداشت مسلمبن عقیل عملی نیست و نیروهای زیادی که در اختیار و در فرمان هانی هستند،مقاومت و دفاع خواهند کرد. نگهبانان شهر شب طرفداران قصر ظلم روان در جستجوی مسلم از هر سوی، میرفتند و باطل در پی حق بود.. مسلم، همچنان درگیر با سپاه ابنزیاد بود و این حماسه را بر لب داشت که:«سوگند خوردهام که جز آزاد مرد، کشته نشوم، هر چند که مرگ را چیز ناخوشایندی ببینم. مسلم، تصمیم داشت که تا آخرین قطره خون و تا واپسین دم و تا شهادت بجنگد، اما اطرافش را گرفتند و در یک حلقه محاصره از پشتسر، نیزهای بر او زده و او را به زمین افکندند و بدین گونه، اسیرش کردند. مسلم را به بالای دارالاماره میبردند، در حالی که نام خدا بر زبانش بود، تکبیر میگفت، خدا را تسبیح میکرد و بر پیامبر خدا و فرشتگان الهی درود میفرستاد و میگفت: خدایا! تو خود میان ما و این فریبکاران نیرنگباز که دست از یاری ما کشیدند، حکم کن! مسلم، چون کوهی استوار،مصمم و مطمئن، دریا دل و شکیبا، بر فرار قصر خیانت و ستم بود. نگاهش به افق حقیقتبود، و به راه پاک و خونینی که هزاران شهید، جان خود را در آن راه به خداوند هدیه کردهاند........
ای سفیر عشق ؛تاریخ شاهد است که هنوزدرجهان آزادمردانی زندگی می کنندکه همانند تو ای بهترین سردار چشم به افق حقیقت دارند.چه زیباست مجالست دومسلم دربهشت بایکدیگر؛
مسلم کیخا ومسلم بن عقیل بن ابیطالب.
امید-مالزی
خبرگزاری انتخاب
جدیدترین مطالب
- دکتر شریف لک زایی: جنبش تنباکو دفاع از کرامت انسانی مسلمانان بود
- کتاب"زمزمه های بی بی ماه بانو" رونمایی شد
- پاسخ مقتدرانه به یک چالش تمدنی
- درگذشت رزمنده و جانباز هشت سال دفاع مقدس، حاج یوسف کیخا
- قصه پرمجاهدت رسیدن به صندوق رأی
- شریف لک زایی بیان کرد: نگاه جامع و تمدنی امام موسی صدر به انقلاب اسلامی
- کتاب «انقلاب بیپایان: واکاوی پیشینه و افق تمدنی انقلاب اسلامی در پرتو بیانیۀ گام دوم» منتشر شد
- ارائه فصل آزادی از کتاب «سیاست بهشتی» توسط شریف لک زایی
- آزادی در ذات انقلاب اسلامی قرار دارد | گفتوگو مهمترین الزام آزادی است
- شریف لک زایی: جامعه اسلامی جز با حضور مردم ایجاد نمیشود
- با حضور ۱۲ متخصص اندیشمند؛ هماندیشی «مردم علیه پوپولیسم» برگزار میشود
- برگزاری چهارمین پنل تخصصی اختتامیه دومین همایش ملی «انقلاب اسلامی و افق تمدنی آینده»
- کرسی علمی- ترویجی حکمت سیاسی امام خمینی(ره) برگزار میشود
- شریف لک زایی تشریح کرد: چالشهای رژیم صهیونیستی برای تمدن اسلامی از نگاه امام موسی صدر
- شریف لکزایی: امام موسی صدر اسرائیل را نتیجه تمدن غرب دانستند
- شریف لک زایی: امام موسی صدر بدترین نوع استعمار را استعمار فرهنگی میداند
- روایت علیرضا صدرا از پروژه فکری داود فیرحی: فیرحی از دیدگاههایش درخصوص اقتدارگرایی عدول کرده بود
- کتاب «رهیافت حکمی به انقلاب اسلامی» نقد و بررسی شد
- برگزاری نشست علمی نقد و رونمایی کتاب «اخلاق سیاسی در اسلام»
- یازدهمین سالگرد شهادت سردار شهید حاج حبیب لک زایی در شهرستان نیمروز برگزار شد
بیاد مسلم، شهید جاوید قافله نور
- توضیحات
- دسته: سيستان و بلوچستان
- بازدید: 2019