نماینده مردم سیستان در مجلس شورای اسلامی: من در کميسيون امنيت ملي ادعا کردم که خبري دارم مبني بر اينکه از مدتها قبل، وزارت اطلاعات، اخبار مربوط به حادثه را در اختيار آقايان گذاشته و از طرفي 24 ساعت قبل از حادثه باز هم وزارت! تاکيد ميکند که ما در شرايط بحراني قرار داريم و حتي از اين هم بدتر! ميدانيم که اطلاعات! 2 ساعت قبل از حادثه هم هشدار داده که ما در خطريم! اما متاسفانه عکسالعمل وزارت کشور در اين رابطه بسيار کند بوده است.
___________________________________________
به گزارش زاهدان پرس دکتر نورا نماینده مردم سیستان در مجلس شورای اسلامی چندی قبل مصاحبه خواندنی با هفته نامه یا لثارت الحسین داشته است که در آن مصاحبه ناگفته های از اعترافات ریگی و همچنین مسایلی راجع امنیت ، سلفی گری ، وضعیت مرزها مطرح شده است که به صورت کامل در ذیل از نظر خوانندگان خواهد گذشت .
* آقاي نورا! چرا شاهد تکرار حواث تلخ تروريستي در زاهدان و آن هم به فواصل زماني کوتاه هستيم؟
- اين مساله از دو بعد خارجي و داخلي قابل بررسي است. در بعد خارجي ما يک مشکل اساسي با کشور همسايه يعني پاکستان داريم که مامني براي سازمانهاي جاسوسي دشمنان ماست که به تربيت و تهييج وهابيها ميپردازند.اما در داخل، متاسفانه مشكل ما ترويج عقايد سلفيگري و وهابيت در منطقه سيستان و بلوچستان است. که توسط معدودي از علماي اهل تسنن پيگري ميشود. البته اين مساله تنها حرف من نيست، بلکه گزارشهاي کميسيون امنيت ملي مويد اين مساله است و حتي حکايت از نام کساني دارد که در منطقه مشغول دامن زدن به سلفيت هستند واين حرفها همه در اعترافات عبدالمالک ريگي هم موجود است، کساني که او نام برده مشخص هستند و اگر اين افراد تحت پيگيرد قرار ميگرفتند و با آنها برخورد ميشد، ما امروز شاهد اين فجايع نبوديم.
* اگر امکان دارد خوانندگان را هم از بخشي از محتواي اعترافات ريگي مطلع کنيد.
- اين اعترافات شامل نقطه نظرات ريگي راجع به فتاواي يکي از علماي اهل تسنن است.
* ميشود يک نمونه از آن را بفرمائيد؟
- ريگي ميگويد که اين علما اعمال انتصابي وي و گروهش را صرفا حرام و غيرشرعي قلمداد ميکردند و اين جنبه بازدارندگي براي وي نداشته و به نوعي مجوزي براي اومحسوب ميشده! در حالي که حکم مفسد فيالارض از طرف اينآقايان ميتوانست براي ريگي بازدارنده باشد.
* آقاي نورا! مطلع شديم ريگي اعتراف کرده با پرداخت 1000 تا 1500 تومان رشوه از مرزهاي رسمي وارد کشور ميشده، آيا شما اين مساله را تاييد ميکنيد؟
- چنين اعترافي در کميسيون امنيت ملي مطرح نشده و لذا من نميتوانم آن را تاييد کنم اما اينکه مبادي رسمي ورود به کشور بعضا مورد سوءاستفاده قرار ميگيرد مورد تاييد من است و اين يکي از چالشهاي ما با وزارت کشور است، چرا که در کنترل مرزها اهمال ميکنند.
* آيا اين وظيفه مشخصا از وظايف نيروي انتظامي نيست؟
- بله، اما نيروي انتظامي زير نظر شوراي تامين است و اين شورا در برخورد با مسائل امنيتي ضعيف عمل ميکند.
* اما برخي همکاران شما معتقدند عدم قاطعيت شوراي تامين به اين دليل است که مقامات بالا دست استاندار را در برخورد باعوامل شرارت بستهاند.
- اين همين حرف ماست! که معتقديم استاندار از اقتدار کافي برخوردار نيست و اقتدار نسبي ايشان هم متمرکز نيست و ناهماهنگي ميان نهادهاي امنيتي استان هم به همين دليل است. يعني در يک کلام ما براي تامين امنيت از يک جا دستور نميگيريم و ارگانهاي متعدد به صورت پراکنده دستور ميگيرند. حتي مبادله اطلاعاتي بين اين نهادها ضعيف است به عنوان مثال همين ضربهاي که اخيرا خورديم در اثر ضعف نهادها براي مبادله اطلاعات بود. بنده اين مساله را در کميسيون امنيت ملي هم مطرح کردم.
* اگر امکان دارد مساله را براي ما بيشتر بشکافيد.
- من در کميسيون امنيت ملي ادعا کردم که خبري دارم مبني بر اينکه از مدتها قبل، وزارت اطلاعات، اخبار مربوط به حادثه را در اختيار آقايان گذاشته و از طرفي 24 ساعت قبل از حادثه باز هم وزارت! تاکيد ميکند که ما در شرايط بحراني قرار داريم وحتي از اين هم بدتر! ميدانيم که اطلاعات! 2 ساعت قبل از حادثه هم هشدار داده که ما در خطريم! اما متاسفانه عکسالعمل وزارت کشور در اين رابطه بسيار کند بوده است.
* عکسالعمل کند به چه مفهوم است؟
- يعني يا اخبار را باور نکردند! يا اينکه در منطقه حضور نداشتند!
* يعني ميفرمائيد مسئولين امنيتي در منطقه حضور ندارند؟
- بله، دقيقا ! به اين مفهوم که ما نقش ميزبان را براي ايشان بازي ميکنيم و ايشان نقش ميهمان را!
* يعني بومي نيستند؟
- خير! بومي نيستند ، اما مشکل ما با بومي بودن يا نبودن آنها نيست اتفاقا تاکيد ما بر اين است که اين نيروها براي تصميمگيري بهتر غيربومي باشند، اما بحث ما اين است که شب حادثه تقريبا هيچ کدام از اعضاي شوراي تامين در منطقه حاضر نبودند!
اين در حالي است که حتي مردم کوچه و بازار مطلع شده بودند که تيمهاي انتحاري در منطقه حضور دارند و در يکي از شبهاي ولادت عمليات ميکنند!
*پس از طرح سوال توسط شما جواب مسئولين چه بود؟
- هيچ كدام به غير از وزارت اطلاعات پاسخي ندادند!
* آقاي نورا! طرح انسداد مرزها راهگشاي اين مشکلات نيست؟
ب- بينيد من ورود هاي غير مجاز را در شوراي امنيت ملي مطرح کردم آنها گفتند اين نقاط مسدود است و كسي نمي تواند وارد شود. من هم در جواب گفتم که بياييد شما را صبح به منطقه اي ببرم که با ديوار بلندي مسدود شده، و درهمان حال از همين محل گروه گروه اتباع افغاني وارد کشور ميشوند! و اين براي ما و مردم جاي سوال است! و از همه بدتر اينکه زحمات نيروهاي مخلص را هم زير سوال ميبرد.
* در ارتباط با جلوگيري از نشر افکار وهابيگري و سلفيت، ما در شوراي عالي انقلاب فرهنگي مصوبهاي داريم که حضرت آقا هم تاکيد زيادي بر اجراي آن داشتهاند. به نظر شما چه عواملي از اجراي اين مصوبه جلوگيري ميکنند؟
- من عاملي جز وزارت کشور را در اين رابطه مقصر نميدانم.
* چطور؟
- اينها معتقدند اگر اين قانون اجرا شود باعث ايجاد تشنج در منطقه ميشود. اين در حالي است که سادهترين مدرسه در هر جاي کشور که تاسيس شود نياز به مجوز و نظارت دارد بدين مفهوم كه طلبه ها توسط افراد افراطي و فاسد تربيت نشوند!
و در اين رابطه ما خواستار اجراي قانون براي هر دو گروه شيعه و سني هستيم. در اين مورد حتي اعضاي شوراي تامين هم اعلامآمادگي کردهاند، اما ظاهرا وزارت کشور تمايلي به ورود به اين مسائل ندارد.
* در مورد انهدام گروه اشرار به شکل مستقيم توسط نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران چه ديدگاهي داريد؟
- بنده اين مساله را حق مسلّم ايران ميدانم و انهدام گروه اشرار در قالب حق دفاع مشروع براي ما انجام شدني است.ضمن آنكه مطالبه جدّي مردم استان هم هست.