شرط حرکت، ترک وابستگیها و تعلقات
همانقدر که اربعین برای عدهای عشق و ارادت به امام حسین علیه السلام را برجسته و پررنگ میکند، اما برای برخی نیز این ایام تجارت و به قول امروزیها بيزنس است. در حالی که مسافران به عشق حضرت اباعبداللهالحسین علیه السلام در اتوبوس جای گرفتهاند اما راننده و شرکت تعاونی منازعهای را بر سر درصد پول بلیط دریافتی شکل دادهاند. این مسأله نشاندهندۀ آن است که این ظرف و تکنولوژی، آن فهم و درک عشق زائران حسینی و حرکت کاروان اربعین را ندارند. زبان تکنیک و تکنولوژی، زبان عشق را نمیفهمد و بلکه شاید بتوان گفت در بسیای از مواقع، زبان صاحبان این تکنیک نیز، زبان عشق نیست و فهمی از عشق نهفته در آن ندارند. شاید برای برخی چنین ایامی بهترین ایام برای منفعت بردن و سود مادی است که شاید در دیگر ایام سال چنین فضایی وجود نداشته باشد. از این رو شاید این ظرف هم باید دچار تغییراتی شود که لایق مسافران خود بشود. ما البته هنگامی که در پیادهروی هستیم، گرفتار و درون این ظرف نیستیم؛ اگرچه گرفتار تکنولوژیهای دیگری هستیم که به اندازه زیادی ما را به خود وابسته کرده است. بگذرم از اینکه برخی
صاحبنظران قصه بهرهمندی از تکنولوژی برآمده از مدرنیته را از باب اکل ميته برای خودشان توجیه کردهاند.
به نظرم در حرکت کاروان زیارت اربعین و پیادهروی منتهی به این زیارت نباید به هیچ چیزی وابسته بود. نوعی رهایی از همه چیز باید رقم بخورد و فضایی ملکوتی پدید آورد تا بتواند مظروف خود را ارتقا و حرکت دهد. این رهایی در حرکت عظیم حج البته بیشتر به چشم میآید زیرا فرد حتی در نوع پوشش هم از یک نوع رهایی برخوردار شده است. اگر حرکت کاروان زیارت اربعین که در پیادهروی 80 کیلومتری جلوهگر شده است، نتواند انسان را اندکی از زمین جدا كند، به نظر مظروف نتوانسته کالبد ظرف بسته خود را شکسته و به سمت معبود حرکت كند؛ بنابراین پیادهروی اربعین
میتواند به معنای حرکت به سمت رهایی از هر گونه وابستگی و دلبستگی تلقی شود و باشد. پیادهروی البته آغاز حرکت است و شاید هم به نوعی وقتی در کاروان زیارت اربعین قرار میگیری، یعنی خود به خود به یک حرکت وادار شدهای؛ اما حرکت هم دارای ابعاد و اضلاع و ارکانی است که باید مورد توجه زائر قرار گیرد.
سنت پیادهروی به لحاظ مذهبی البته سنت دیرینهای در میان ادیان مختلف است و در اسلام بهویژه بر این سنت تأکید شده است؛ شاید به دلیل خلوص زیادی که فرد با این عمل به دست میآورد. این خلوص درواقع به نوعی سلوکِ سالک را خالص میکند. من اما از زاویه دیگری هم به این ماجرا مینگرم و آن رهایی و خلوص از تمامی وابستگیها و دلبستگیهاست. این خلوص، آغاز سلوکِ سالک است. از همین رو است که حکما و عرفای مسلمان بر انجام آن تأکید داشته و عامل به آن بودهاند. برای نمونه میتوان از پیادهروی ملاصدرا برای انجام مناسک حج یاد کرد که به طور مکرر و گویا هفتبار با پای پیاده انجام داده است و سرانجام در آخرین سفر پیاده خود از حج در محدوده شهر بصره وفات کرده و بدن وی از آنجا به نجف منتقل و در جوار مولایش امام علی ؟ع؟ مدفون شده است؛ بنابراین گرم نگهداشتن این سنت میتواند حسنات زیادی را به همراه داشته باشد؛ به ویژه اینکه امروزه صاحبنظرانی از وجه تمدنی پیادهروی اربعین هم سخن گفتهاند که در جای خود به نظرم باید تقریر صحیحی بیابد.
گذر از مرز جغرافیایی
هنگام عبور از مرز، یک توقف کامل و یک معطلی بیبرنامه و یک سرگردانی چندساعته را تجربه کردیم. عبور از سمت گذرهای ایران، اگرچه با سرعت نسبی صورت گرفت اما در طرف عراقی ازدحام بیش از حد شده بود و تقریباً زائران از کندی گذرهای آن سو در هوای گرم و سوزان و گرد و خاک اطراف خسته و کلافه شده بودند. این در حالی بود که در طرف ایرانی، کارها باوجود کنترلهای متعدد، اما بسیار زود انجام میشد ولی در طرف عراقی به عمد یا غیرعمد
صف های طویلی شكل گرفته بود و اتلاف وقت زیادی صورت میگرفت و از طرفی انرژی و ذوق و شوق زائران گرفته میشد. ناگفته نماند اعتراضات اخیر در شهرهای مختلف عراق، در نحوۀ خدماتدهی به زائران کاروانهای زیارت اربعین هم تأثیر گذاشته و در طرف عراقی هنوز آمادگی زیادی به وجود نیامده است. این توقف خستهکننده که به دلایل انسانی به وجود آمده، البته باعث پرخاشگری برخی زائران هم شده است. برخی از زائران هم بی توجه به دیگران، لب به سیگار میزنند که طبیعتاً باعث اذیت دیگران میشود؛ البته دولتین ایران و عراق هم باید این آمادگی را در خود به وجود آورند. این آمادگی در سویۀ دولت ایران به نظر خوب است اما در سویۀ عراقی آن وجود ندارد؛ اما این معطلیها نباید باعث دلسردی شود که مقصود حرکت است. گو اینکه مرحلۀ نخست حرکت در کاروان زیارت اربعین هم آمادگی است؛ آمادگی برای رهایی از خود و هر آنچه انسان به آن وابسته است. در اینجا زائر به دلیل اینکه از حرکت بازداشته و معطل میشود، شاید دلسرد شود اما در ادامۀ راه و به ویژه با حضور مردم عراق که پیاده روی و پذیرایی از زائران زیارت اربعین را از همین ابتدای راه آغاز کردهاند، مجدداً شور و نشاط به زائران بازمیگردد.
کاروان سه نفرۀ ما و دیگر کاروانها و افرادی که خودشان به تنهایی آمده اند، تقریباً از برنامهریزی انجامشده خود عقب ماندهاند. برنامه پیشبینیشده ما این بود که صبح زود از مرز مهران عبور کنیم و تا ظهر خودمان را به نجف رسانده باشیم و پس از زیارت حرم حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام برای پیادهروی عازم جاده و کاروان زیارت اربعین شویم و در مسیر پیادهروی قرار گیریم و صبح چهارشنبه و روز پنجشنبه را هم به پیادهروی بپردازیم و غروب و شب جمعه در کربلا باشیم اما با تأخیر پیشآمده بعدازظهر یا غروب در نجف خواهیم بود.
تقریباً تأخیر و معطلی همه زائران را کلافه کرده است،
به خصوص بانوان و کودکان خردسال آنان را. تقریباً چهار تا پنج ساعت را در مرز برای مهر کردن گذرنامهها گذراندیم. مشکل البته بعد از ورود به عراق بیشتر آشکار میشود. کمبود آب و به خصوص توزیع نامناسب آب و امکاناتی که بتواند از رنج معطلی چند ساعته زائران در مرز بکاهد، محسوس است. به نظر میرسد اگر چند موکب در بدو ورود به عراق دایر شده بود که جوابگوی این تعداد زائر باشد، مناسبتر بود زیرا از خستگی زائران کاسته میشد. افزون بر تأخیر ایجادشده و کمبود امکانات، آلودگی هوا هم زیاد است و محل ورود به خاک عراق، حتی کیوسک های ممهور کردن گذرنامه فرورفته در غبار و آلوده است. این وضعیت البته بعداً در تمامی مناطقی که حرکت زیارت اربعین در آنجا اتفاق می افتد هم جریان دارد که به نظر در سالهای آینده باید فکری برای آن بشود؛ به خصوص که زیارت اربعین دیگر یک مراسم آیینی عراقی نیست بلکه از سرتاسر دنیا برای برگزاری این مراسم به عراق میآیند و باید حساسیت ها نسبت به ارتقای وضعیت بهداشتی بهبود یابد. من خودم که به غبار و ریزگردها حساسیت دارم، شروع به عطسه زدن کردم و این به معنای آن بود که آلودگی وجود دارد و البته در مواردی هم زیاد است؛ البته كمي که از محل ممهور کردن گذرنامه گذشتیم، پذیرایی با هندوانه انجام میشد که ما هم به آخرین قطعههای هندوانهها رسیدیم. به تعدادی که بعد از ما میرسیدند هم نرسید. این موارد نشان می داد هنوز آمادگی برای حضور زائران وجود ندارد یا اینکه امکانات مهیاشده نمیتواند پاسخگوی این تعداد زائر باشد.
روزنامه صبح نو، یکشنبه، 13 مهرماه 1399.
مطالب مرتبط
ورای یک مناسک شیعی: سفرنامه زیارت اربعین به روایت شریف لک زایی - 1