جدیدترین مطالب

به لحاظ فکری می خواهم بگویم هرچند گفت و گوهای سیاسی نیز شاید مدنظرم باشد؛ امروزه دیدگاه های و سلایق مختلفی وجود دارد که باید آن را در رسانه ملی یا دیگر رسانه ها به بحث و گفت و گو گذاشت تا باب بحث گفتگو باز باشد. باید اذعان کرد که در حال حاضر متاسفانه باب بحث گفت و گو چه در مباحث علمی و چه در حوزه مباحث سیاسی بسته است. تعداد زیادی از برنامه هایی که با محور گفت و گو در رسانه ملی بوده است متاسفانه در دو سه سال اخیر تعطیل شده است و هیچ جایگزینی نیز به جای آن ها ننشسته است. به همین جهت من اعتقاد دارم که رسانه ملی و رسانه های دیگر بدهی بسیار بزرگی به جامعه فکری و علمی ما دارند چرا که باب بحث گفتگو را در مباحث علمی تقریباً به محاق برده اند.

این بدهی بالاخره باید پرداخت شود که جز با شکل گیری این برنامه های گفت و گو محور میسر نیست. مضاف بر این باید در نظر داشته باشیم که حیات و سرزندگی جامعه ما محصولِ افکاری است که از سوی نخبگان آن جامعه ارائه می شود و پیمودن این مسیر نیز راهی جز گفت وگو را پیش پای ما نمی نهد. اگر این باب باز باشد آنکه بیش از همه بهره مند می شود خودِ جامعه و مردم هستند که شاهد مثال این موضوع را به عینه در تجریه سال های آغازین پس از پیروزی انقلاب اسلامی می شد مشاهده کرد چرا که از دل همین گفت و گوها بود که هدف و مسیر انقلاب برای مخاطبان روشن تر می شد. من به نظرم می آید که یکی از اهداف اصلی انقلاب اصلاً همین بوده است. حضرت آیت الله جوادی آملی تعبیر خیلی مهمی دارند که می فرمایند انقلاب اسلامی تا حدودی علوم و معارف وحیانی را آزاد کرد و در کنار آن به تعبیر ایشان یک سری زندانی سیاسی نیز آزاد شدند؛ بنابراین اگر ما این نگاه را در نظر بگیریم اصلاً و اساساً مباحث سیاسی و حوزه سیاست و این گارد گرفتن هایی که در عرصه سیاسی انجام می شود اصلاً برای ما اصالت ندارد. آنچه که اهمیت دارد فکر و دانش و معرفت است که در این مباحث گفت و گویی خودش را نشان می دهد و بازتاب اجتماعی و عمومی اش می تواند مسیر ما را تصحیح کرده، اشتباهات ما را رصد کند و برای برطرف کردن به ما بنمایاند.

در مورد آن چیزی نیز که در خصوص یک برنامه اندیشه ای و گفت و گو محور اتفاق افتاد به نظرم می آید که متاسفانه یک برنامه فکری و فرهنگی و معرفتی حواشی سیاسی پیدا کرد و این حواشی آنچه را که از یاد برد گفت و گوهای مهمی بود که توسط هر دو مهمان مطرح شد. مطرح شدن موضوعی چون صداقت در عرصه سیاست که خود نیاز به گفت و گوهای بیشتری دارد با حواشی ایجاد شده پیرامون سخنان یکی از مهمانان محترم کاملاً به محاق رفت و دیگر ردی و اثری از آن در ادامه بحث ها پیرامون این برنامه دیده نمی شود.این موضوع نشان می دهد که یک متاسفانه برنامه های گفت و گو محور و اندیشه ای ما در مسلخ سیاست ذبح می شوند. ما نباید فراموش کنیم که این برنامه ها همچون باریکه ای هست که افکار و علایق و سلایق مختلف در آن مطرح می شود و نشان می دهد که در جامعه ما هنوز فکر و اندیشه در جریان است. متاسفانه اینقدر در فضای رسانه ای از این دست برنامه ها نداشته ایم که شاید خیلی ها گمان کنند که خبری در حوزه فکر نیست. اتفاقات اخیر نشان داد که عرصه سیاست خیلی خودش را بر عرصه اندیشه تحمیل کرده که این برخلاف اهداف انقلاب است.

شریف لک زایی دانشیار گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

منبع: روزنامه قدس، هفتم بهمن 1399.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید