ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی معتقد است: ارائه تحلیل واقعی از وقایع اخیر کشورهای اروپایی و دادن رأی به شکست نظامهای لیبرال دموکراسی و کاپیتالیستی، نیازمند بازتاب کامل وقایع از سوی رسانههاست.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه
خبرگزاری فارس، برخی از اندیشمندان سیاسی بحرانهای اخیر که در کشورهای
غربی رخ داده است را هشداری در جهت سقوط «لیبرال دموکراسی» میدانند و برخی
دیگر چنین نشانهای را در سقوط یا بحران جدی «لیبرال دموکراسی» نمیبینند.
به همین منظور با «شریف لک زایی» عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم و اندیشه
سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفتوگو کردیم که در پی میآید.
* آیا بحرانهای اخیر که در کشورهای غربی رخ داده است؛ هشداری در جهت سقوط «لیبرال دموکراسی» است؟
ـ
متاسفانه رسانه ملی در انعکاس کامل رخدادها موفق عمل نمیکند. در این که
همه شورشهای اخیر کشور انگلستان، عدالت خواهانه بوده، محل تردید است.
دلالتها باید مبتنی بر دادههای خارجی واقعه باشد. آقای فلاح خبرنگار صدا و
سیما در لندن گزارشی منتشر کرده بود، در پرسش از شهردار لندن با اصرار بار
معنای خارج از واقعه را به شورشهای اخیر لندن نسبت میداد و شهردار جواب
داد شورشها کنترل شد. یعنی ما با وجود تمام تلاش صورت گرفته از سوی
رسانهها و مسئولان سیاسی نتوانستیم از این پدیده به نحو مطلوب و به سود
خود استفاده کنیم.
* آیا منظورتان این است که نگاه یکسونگرانه به پدیدهها، حتی از سوی برخی رسانهها آسیب میزند؟
ـ
بله آسیب میرساند و موجب میشود طیفی از نخبگان و بخشی از مردم نتوانند،
نگاه درستی به قضایا داشته باشند! آنها بدون شبکههای ماهوارهای و با
اکتفا به رسانه ملی پی به حقیقت ماجرا نمیبرند.
برخی از رسانهها این
توهم را ایجاد کردند و فکر میکنند که اقتصاد اروپا در حال ورشکستگی و دنیا
در حال فروپاشی است. این در حالی است که این پرسش ایجاد میشود که
نشانههای این فروپاشی چیست؟
از دیگر آسیبها این است که مسئولان و
کسانی که سیاستگذار هستند؛ دچار سوءتفاهم میشوند و بر اساس این اطلاعات
غلط، اظهار نظر میکنند.
* پرچمدار زوال «لیبرال دموکراسی» نویسندگان چپگرایی غربی هستند؟
ـ
تصور ما در ایران درست نیست و این تصور در ایران وجود دارد که بازخیزی دین
در کشورهای غربی در حال اتفاق است. این طرز تفکر آرام آرام در حال عمومیت
یافتن است. طی یک سفر رسانهای که به سوئد و نروژ داشتم؛ از رسانههای غربی
پرسیدم که آیا اصلا بازخیزی دین در اروپا صحت دارد؟ اکثر قریب به اتفاق
پرسششوندگان از این موضوع اظهار بیاطلاعی میکردند و در جواب میگفتند:
بازخیزی دین جزو یکی از گرایشهای متعدد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و آکادامیک
است که در فضای آکادمیک اروپایی رواج دارد و این گرایشها، آثاری را در
دانشگاهای اروپا به چاپ میرسانند و طبیعتاً برای اینکه نگاه انتقادی به
تمدن غربی دارند آثار آنها در ایران چاپ و منتشر میشود در ایران مورد توجه
ایرنیان قرار میگیرد و ترجمه و منتشر میشود.
* نظامهای اسلامی چه تفاوتی با نظامهای غربی دارد؟
ـ
نظام اسلامی در پی تأمین ساحت مادی و معنوی انسان است، به هر حال این دو
ساحت باید تأمین شود. در غرب نظامهای غربی فقط در پی تأسیس دنیای مردم
بودند و کاری به آخرت مردم نداشته و ندارند. هر کسی مختار است در صورت
تمایل خود، پیگیر آخرت خودش باشد به هر حال در هر جامعه افراد فقیر وجود
دارند. در کشورهای «لیبرال دموکراسی» نیز این افراد وجود دارند.
مطابق
آموزههای دینی نخست باید نیازهای مادی شهروندان تأمین شود و بعد در پی رفع
نیازهای معنوی برویم. چنین حدیثی وجود دارد مبنی بر اینکه شکم خالی دین و
ایمان ندارد. متأسفانه در بخش اقتصادی، کشور ما به طور جدی مشکل دارد و
امور به سمتی پیش میرود که مردم در رفع مسائل مادی خود، مشکلات فراوان
دارند و مدیران که باید با تلاش بیوقفه نیازهای مردم را برآورده کنند خود
را پشت ارزشهای اخروی و معنوی پنهان میکنند؛ این در حالی است که نقض غرض
وجود داشته و تقدم رتبی باید لحاظ شود.
نیاز به تغذیه، مسکن و شغل مردم
در درجه نخست مطابق نص صریح قانون اساسی باید لحاظ شود، در مرحله بعد نیاز
معنوی باید لحاظ شود. در بخش اقتصادی و رفاه همگانی کشور با مشکلات زیادی
مواجه است. نظامهای سیاسی غربی و شرقی و حتی نظامهای غربی به نظامهای
گوناگون تقسیم میشوند و با هم تفاوت دارند و مقایسه کلی این نظام ها امر
درستی نیست.
* آیا فکر نمیکنید کارآمدی نظام اثر مهمی است اما توجه بیش اندازه به کارآمدی اشتباه نیست؟
ـ
البته ابعاد نظری نظام بسیار مهم است که متأسفانه کمتر به بخش نظری نیز
توجه شده است. منتها نباید این حدیث شریف را از یاد برد که شکم خالی افراد
دین و ایمان نمیشناسد و تمام تلاش نظام اسلامی باید بر آوردن نیاز مادی و
معنوی به صورت توأمان باشد. در حال حاضر مسائل اخلاقی جامعه اسفناک است؛
البته مردم از نظر اخلاقی تحت تأثیر قدرتمداران هستند، اگر یک مسئولی تهمت و
دروغ بزند تأثیر آن در جامعه چند برابر است.
با تقویت مراکز علمی، دانشگاههای و مراکز علمی و حوزه علمیه جنبه نظری، فلسفی و فکری حکومت نیز تقویت میشود.