عضو هیأت علمی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی در گفتگو با روزنامه قدس گفت: جای شخصیت جامعی که مورد اجماع همه اقشار
باشد، همچنان خالی است، اما البته بعید میدانم که در مورد شخصیت مطهری هم
چنین اجماعی وجود داشته است. ایشان هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب
منتقدان و مخالفانی داشته و افرادی همیشه با اندیشه ایشان مخالف بوده اند؛
البته ایشان بعد از شهادتش شاید از یک وضعیت بهتری نسبت به دیگر اندیشمندان
برخوردار شده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تأکید بر تعقلگرایی، درگیری و رویارویی با مسائل دنیای معاصر و فلسفه جدید، تسلط کامل به اندیشههای اسلامی، آزاداندیشی، آگاهی از وضع مردم و دغدغه اصلاح امور جامعه از ویژگیهای شخصیتی شهید مطهری به شمار میرود که حتی دارا بودن بخشی از این ویژگیها کافی است که از یک فرد، شخصیتی ممتاز بسازد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قدس انلاین، اکنون
جامعه ایران نیازمند اندیشمندانی است که با تفکر عمیق، احاطه به علوم
مختلف به مسائل دنیای معاصر بیندیشند و مشکلات و مسائل آنرا حل کنند. در
گفتوگو با دکتر شریف لک زایی عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به بررسی ابعادی از اندیشه شهید مطهری
پرداختیم که اکنون از نظر شما میگذرد. «آزادی و دانش»، «توزیع و مهار قدرت
در نظریه ولایت فقیه»، «بررسی تطبیقی نظریههای ولایت فقیه»، مجموعه چند
جلدی «سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه» و ... ازجمله مهمترین آثار
اوست.
*به نظر شما مهمترین ویژگی شخصیت شهید مطهری چه بوده که سالروز شهادت ایشان به عنوان روز معلم نامیده شده است؟
**استاد شهید مطهری ویژگیهای علمی و شخصیتی زیادی داشت. از یک منظر، متفکر و فیلسوفی بود که در حوزه مکتب فلسفی متعالیه قلم میزد و سخنرانی می کرد و بحثهایش را مطرح میساخت. بنابراین جنبه تفکرش مهم است و اینکه نسبت به مسائل اجتماعی و مباحث علمی که در جامعه وجود دارد دغدغه دارد؛ به خصوص مسائل فکری که در جامعه آن زمان مطرح بوده و علیالقاعده از یک متفکر انتظار میرود که به این مسائل، مشکلات فکری و علمی و دغدغهها واکنش نشان دهد. بنابراین ویژگی بسیار مهم شهید مطهری این بود که متفکر بسیار ارجمند و عالیقدری است که در جهان اسلام و تشیع نمونههای کمی از آنها وجود دارد که در زمانه خودشان پاسخگوی نیازهای جامعه خودشان باشند.
از طرف دیگر شهید مطهری، آشنایی و آگاهی بسیار عمیقی با مشکلات جامعه دارد. با توجه به اینکه ایشان در بطن جامعه زندگی میکرد بنابراین آگاهی عمیق و همهجانبهای نسبت به مشکلات فکری و فرهنگی و اخلاقی موجود داشت. از این رو هم متفکری است که به دنبال پاسخگویی به مشکلات جامعه بود و هم مشکلات را از نزدیک و اصولی با یک عمق و غنای کافی میشناخت و میدانست که باید به چه چیزی پاسخ داده شود.
سومین ویژگی ایشان ارائه راهحلهای متناسب با اقتضائات موجود علمی و فکری جامعه است. مطهری هم متفکر است و هم به مشکلات آگاه است و هم اینکه راهحلهای جامعنگرایانهای نسبت به این مسائل و مشکلات دارد که با تفکر عمیق فلسفی و دینی به حل این مشکلات و رفع دغدغه های موجود برمیخیزد.
استاد مطهری دارای «مسأله» در مسائل اجتماعی و مباحث فکری بود. این موضوع ایشان را به نوعی در بطن جامعه قرار میداد و آن را به صورت متفکر دغدغهمند در میآورد که سعی میکند مشکلات فکری موجود را حل کند و در واقع از این منظر به راهحلهایی دست یابد و جامعه را رهنمون شود.
گستره بحثهایی هم که استاد مطهری داشت متنوع بود که نشان میدهد ایشان با توجه به دغدغه و حوزه فکری و علائق و آشنایی با مشکلات توانسته ایدهها و پاسخهای جدیدی را در پاسخ به مسائل و نیازهای معاصر ارائه دهد که میتوان اینها را در موضوعات و مباحث مختلفی مشاهده و ملاحظه کرد؛ ازجمله به خصوص در مباحث فلسفی.
همچنین استاد مطهری به بسط حکمت متعالیه در جریان مباحثات روزمره فکری پرداخت و مسائل نوپدیدی را از این منظر مورد نظر قرار داد و مروج، مفسر و شارح حکمت متعالیه در دوران معاصر بود. به ویژه شرح اصول فلسفه و روش رئالیسم اثر گران سنگ علامه طباطبایی در این زمینه قابل اشاره است. از طرف دیگر ایشان به بحثهای اجتماعی مانند مسائل زنان هم توجه داشت و بر آن بود به پرسشهایی که در این عرصه وجود داشت پاسخ دهد. کتاب مسأله حجاب و کتاب نظام حقوق زن در اسلام گویای این توجه و حضور است. همچنین در مسائل اخلاقی و مباحث فلسفه اخلاق هم حضور خوبی دارد و تقریباً در فضای اندیشه اسلامی برای اولین بار این بحثها را طرح میکند؛ اگرچه این بحثها باید تکمیل شود و بسط پیدا کند که البته این موضوع تا اندازه ای هم اتفاق افتاده است. ایشان حتی در مباحث اقتصادی هم وارد شده و سعی داشت که نگاهی فلسفی به مباحث اقتصادی داشته باشد و از منظر یک متفکر دینی و فیلسوف به این مباحث نگاه نماید تا خلأها را جبران کند.
مباحث مختلفی وجود دارد که نشان دهنده ویژگیهای ممتاز شخصیت شهید مطهری است که به ویژه در نَوَردیدن عرصههای نوپدید و پاسخگویی به مسائل جدید انسان معاصر در صدر همه اینهاست که ایشان توانست با عمق نگاه خودش به این بحثها، مسائل و مشکلات توجه کند و راهحلهایی را ارائه دهد که همچنان در مواردی از آنها بهره میگیریم و برخی از آنها به منزله ورود ما به این مباحث است.
*اغلب شاگردان برجسته حضرت امام خمینی(ره) که شهید مطهری ازجمله آنها بوده توانستند تغییرات گسترده و عمیقی در جامعه ایجاد کنند از درون حوزه برآمدند و سالها هم نفس اساتید و دانشجویان در دانشگاههای کشور همراه شدند. شما علت این تأثیرگذاری را در چه چیزی میدانید؟
**طبیعتاً در صدر همه اینها، نشانگر پاکیزگی و پالایش روحانی و معنوی این شخصیتها است. این شخصیتها به نوعی درون خودشان را پرورش دادند و با خودسازی فردی، تقوایی در رفتار و کردار خود حاکم کردند. همچنین میتوان گفت آزادگی و و آزاداندیشی این شخصیتها هم خیلی تأثیرگذار بوده است. به خصوص شهید مطهری که در این زمینه مشهور است. ایشان دیدگاههای خود را ارائه کرده است چه در کلاس درس و چه در سخنرانیها، چه در حوزه و چه در دانشگاهها. این نکته هم قابل توجه است که استاد مطهری به کار خود ایمان داشت. از سویی ایشان با صداقت با اندیشه های رقیب مواجه می شد و منصفانه نگاه خود را به جامعه ارائه می داد و به ارزیابی دیدگاههای رقیب و نقد عالمانه آنها می¬پرداخت. طبیعتاً اینها تأثیرگذار و به لحاظ منشأ درونی و باطنی بسیار مؤثر بود.
افرادی مانند شهید مطهری اساتید برجستهای داشتند. برای مثال ایشان هم شاگرد حضرت امام(ره) و هم شاگرد علامه طباطبایی بود. علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) هر دو جزو سرآمدان اندیشمندان دوره معاصر محسوب میشوند. حضرت امام(ره) به عنوان یک حکیم و فقیه و عارف بسیار برجسته توانست تحول بزرگی را در ایران و جهان ایجاد نماید. به غیر از این موارد، اساتید برجستهای در فقه و اصول فقه، حکمت اسلامی و فلسفه اسلامی و خصوصاً در مباحث عرفانی داشتند. اینها اساتیدی بودند که با نفس رحمانی و خودساخته خودشان توانستند بر روی شاگردان خود تأثیر بگذارند. اگرچه در این میان تلاشها، کوششها و زحمات خودشان هم مؤثر بوده است.
شهید مطهری از عمق علمی و دانشی به ویژه در آموزههای دینی و دانشهای اسلامی برخوردار بود و آثارش هم نشاندهنده این است که در حوزههای دانشی مختلفی ازجمله فلسفه، فقه، کلام و تفسیر قرآن کریم تبحر زیادی داشته و در حوزههای عرفانی و دانشی جدید هم حرفهایی برای گفتن داشته که نقد مکاتب رقیب بیشتر با همین پشتوانه و از همین منظر بوده است. از طرف دیگر اندیشههای شهید مطهری بر پایه و بنیاد فلسفه متعالیه استوار است. ایشان با فهم و هضم حکمت متعالیه بر آن است تا در پاسخگویی به مسائل و نیازهای انسان مسلمان معاصر از آن استفاده کند. البته انتظاری که از عالمان دینی وجود دارد هم این است که در حوزههای مختلف دانشی تبحر داشته باشند. اگر امروزه دانشهای اسلامی و اسلامی شدن علوم انسانی مطرح میشود، این در حقیقت با چنین پشتوانه و پیشینه¬ای که در تفکر اسلامی هم وجود دارد مطرح می شود.
*به نظر شما آیا نسل جوان امروز (از دانشجو و طلبه گرفته تا کارگر و کارمند و غیره) نیاز ندارد تا با اندیشمندان نسل خودش، چهره به چهره شود و از کلام او پاسخ سؤالاتش را بگیرد، نظیر این اتفاقی که بین نسل اول انقلاب و مطهری افتاد؟! به عبارت دیگر آیا اثری که سخنرانی و مواجهه چهره به چهره مطهری با نسل جوان داشت، معادل اثری است که نسل امروز از مطالعه آثار ایشان دریافت میکند؟
**یکی از شیوههایی که شهید مطهری داشته، مواجهه چهره به چهره با مخاطب بوده است. حضور و مواجهه ایشان با طیف دانشجو و حضور در کلاسهای درس و سخنرانیهای عمومی که داشتند، یکی از شیوههای حضور ایشان در جامعه بوده است که آموزههای دینی را به نسل نو منتقل کند. البته این تمام روش ایشان نبود و مطهری از دیگر روش ها نیز برای مواجهه با مخاطب بهره می گیرد. مطهری آثار مکتوب اعم از کتاب و مقاله هم دارد و از این شیوه هم برای پیشبرد اهداف خودش بهره برد. امروزه حوزههای جدیدی در عرصه رسانه و ارتباطات مشاهده میکنیم که مسلماً اگر شهید مطهری بود از همه این عرصهها برای اینکه بتواند اندیشههای ناب اسلامی که از درونش میجوشید را منتقل کند، استفاده میکرد تا بتواند بخشی از مشکلات جامعه را پاسخ دهد.
شاید این امر انتظار بهجایی باشد که طبیعتاً در این قسمت باید برخورد چهره به چهره زیاد باشد؛ اگر توقعی باشد و خواستهای وجود داشته باشد باید برآورده شود. ضمن اینکه همان طور که اشاره شد استاد مطهری از همه این شیوهها استفاده کرد و یکی از این شیوهها و ظرفیتها هم طبیعتاً حضور رو در رو با جوانان و بررسی مشکلات آنان و پاسخ به پرسش ها و نیازهای فکری و دینی و فرهنگی آنان بوده است.
البته این بحث باید به شکل ساختاری و رفتاری و به خصوص نرمافزاری هم توجه شود. ناگفته نماند مسأله به مشکلاتی هم برمیگردد که علوم انسانی در کشور دچار آنهاست و ما نیازمند آن هستیم تا پالایشی در این بخش صورت گیرد. رسانهها هم باید به وظیفه خودشان عمل کنند. در حوزه ها و دانشگاهها هم باید فضایی برای تضارب آرا و گفتوگو و اندیشیدن و ارائه این اندیشه به دیگران وجود داشته باشد؛ بخش مکتوب هم باید مورد توجه قرار گیرد و نباید از آن غفلت شود. شاید این خواسته به حقی باشد. شاید امروزه از طرف عالمان درجه اول ارتباط کمتری به صورت رو در رو با مخاطبان وجود داشته باشد. باید ظرفیتی وجود داشته باشد تا این ارتباط رو در رو به وجود بیاید. البته همیشه مقتضیات و الزاماتی وجود دارد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. اما استاد مطهری این کار را کرده است. مطهری از همه ظرفیتها استفاده کرد تا بتواند به اهداف متعالی خود برسد.
*چرا با گذشت سی و چند سال از شهادت این مرد بزرگ هنوز جایگزین شایستهای که مورد اجماع همه اقشار مردم باشد پیدا نشده تا خلأ ایشان را پر کند. به عبارت دیگر آیا مراجعه مستمر ما به آثار شهید مطهری نشانگر عدم تولید اندیشه پاسخ دهنده و اقناعکننده برای نسل جوان امروز نیست؟
**باید به این موضوع توجه کرد که جای شخصیت جامعی که مورد اجماع همه اقشار باشد، همچنان خالی است، اما البته بعید میدانم که در مورد شخصیت مطهری هم چنین اجماعی وجود داشته است. ایشان هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب منتقدان و مخالفانی داشته و افرادی همیشه با اندیشه ایشان مخالف بوده¬اند؛ البته ایشان بعد از شهادتش شاید از یک وضعیت بهتری نسبت به دیگر اندیشمندان برخوردار شده است.
باید این موضوع را در نظر گرفت که مطهری در فضایی که فکر میکرد، درصدد این بود که خلأیی را از جامعه برطرف کند و بتواند پرسشی را پاسخ دهد و راهحلی را پیش پا بگذارد و برایش مهم نبود که این مشکل در حوزه فلسفی، حوزه کلامی، حوزه اخلاقی، حوزه مسائل زنان و یا اقتصاد و یا حتی در حوزه داستاننویسی باشد. هر جا خلأیی وجود داشت مطهری هم برای پاسخ گویی حاضر بود. مطهری حرکت میکرد و در جنبوجوش بود و میخواست آن خلأیی که مشاهده کرده است برطرف شود و به نیازی پاسخ گفته شود. مطهری ویژگیهای خاصی داشت که در کمتر اندیشمندی می توان سراغ گرفت. طبیعی است که هیچ دو اندیشمند و صاحب نظری را نمی توان یافت که دارای ویژگی های مشابه و نزدیکی باشند. البته امروزه خیلی از صاحبنظران و اندیشمندان در حوزههای خاصی صاحبنظر هستند و باید در همین حوزهها از آنها انتظار و توقع داشته باشیم تا بتوانند پاسخگو و رافع نیازهای انسان و جامعه معاصر باشند.
مطهری متأثر از نیازها و اقتضائات زمانه صرفاً خودش را در یک حوزه محصور نکرد؛ اگرچه جزو علائقش بود که دانش های جدید را بشناسد و طرحهایی هم در این زمینه داشت که در آثار ایشان به خصوص در کتابهایی که درباره انقلاب اسلامی از ایشان منتشر شده و یا مصاحبههایشان آشکار است، البته در طول سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم کارهایی علمی خوبی صورت گرفته، اما چون فضای نیازها گسترده است و خلأهای زیادی وجود دارد، باید کارهای بیشتر و گستردهتری در این زمینه صورت گیرد.
طبیعتاً نقش شهید مطهری را باید به یاد آورد و تأسف خورد که شخصیت جامعی مانند ایشان وجود ندارد تا بتواند همه نیازهای جامعه و قشر جوان را پاسخ دهد. تأکید می کنم که کارهای زیادی صورت گرفته که لازم است بسط و گسترش پیدا کند تا به نقطه مطلوب برسیم، اما همچنان بیش از هر زمانی نیازمند امثال شهید مطهری هستیم.
قدس آنلاین - سید حسین امامی
روزنامه قدس، یازدهم اردیبهشت 1391.