به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین احمد یزدانیمقدم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳ خردادماه در نشست «فلسفه سیاسی علامه طباطبایی و انقلاب اسلامی» گفت: علامه سالها در حوزه علمیه نجف در نزد اساتید فلسفه، ریاضی و عرفان زحمت کشید؛ سیدحسین نصر در مقالاتش در مورد حکمت متعالیه، معمولا به دیدگاههای علامه طباطبایی از سالهای ۳۰ و ۴۰ استناد کرده است. از اینجا معلوم میشود علامه فردی نسخهشناس و صاحبنظر در آثار ملاصدرا است.
وی افزود: اگر کسی مقدمه فلسفه و روش رئالیسم را ببیند، معلوم است او فلسفه فارابی و بوعلی و خواجه و ملاصدرا را به خوبی خوانده و تحلیل کرده است. ایشان شخص منحصر به فردی بود ولی تربیت چنین شخصیتی با بخشنامه نمیشود؛ او زحمات زیادی متحمل شد؛ علامه کل تاریخ فلسفه اسلامی در زمان خویش است.
یزدانیمقدم تصریح کرد: ایشان ساعتها در مورد یک موضوع فکر و تأمل میکرده و افکار عمیقی در مورد سیاست داشته است؛ این طور که قرائن نشان میدهد از فلسفه فارابی و ملاصدرا و پس از آن در او جمع است؛ این طور تصور نکنیم چنین فردی در خلأ و یکباره پیدا شده و نظریهپردازی کرده است. این نظریهپردازی هم چیزی نیست که در فضا رها شود، بلکه در وجود برخی شاگردانش متجلی است؛ آیتالله خامنهای، آیتالله مشکینی و خسروشاهی و شهید مطهری و شهید بهشتی، آیتالله احمدی میانهجی از شاگردان ایشان بودهاند که چهرههای اصلی جمهوری اسلامی هستند؛ این شاگردان افراد کمتوان و ناتوان در علم نبودند، بلکه هر کدام برای خود صاحب اندیشه و تفکر و جایگاه هستند.
این پژوهشگر بیان کرد: برخی از افراد در خاطراتشان نوشتهاند که مجاهدین خلق مطالب ایشان را به بحث گذاشته بودند، این خاطرات نشان میدهد طیفهای مختلف فکری به نظرات علامه توجه داشتند؛ مهدی بازرگان، کتاب «راه طی شده» را به علامه نشان داده و یدالله سحابی هم کتاب خلقت را برای تأیید محضر علامه فرستاده بود. برخی به آیتالله طالقانی گفته بودند که علامه تندتند تفسیر قرآن مینویسد و شما هم بنویس یعنی علامه را الگو برای وی معرفی میکردند؛ آثار روشنفکری آن دوره هم دائما به علامه رجوع و رفرنس میشد، نصر و کربن را هم به این مجموعه بیفزایید. بنابر این او شخصیت منزوی در گوشهای نشسته نبود.
یزدانی مقدم تصریح کرد: شهید مطهری گفته ۸۰ سال دیگر معلوم خواهد شد علامه طباطبایی چه کسی بوده است؛ علامه در فکر وی آنچنان عمیق و مهم است که فهم افکار وی به زمان نیاز دارد و این فرمایش کاملا درست است؛ علامه سیدمحمدحسین حسینی تهرانی هم گفته بود شاید حوزه ۲۰۰ سال دیگر بفهمد تفسیر المیزان چه گفته است.
مرجعیت علمی علامه
وی اضافه کرد: در سال ۶۲ جمعی میخواستند بزرگداشتی برای علامه بگیرند و خدمت رئیس جمهور وقت یعنی آیتالله خامنهای رسیدند؛ ایشان در این جمع تعبیری به این مضمون فرمودند که علامه در آثارش مبانی یک نظام اسلام و جمهوری اسلامی را بیان کرده و پشتوانه برای جمهوری اسلامی است. ایشان وقتی در یک سخنرانی در مورد صدر صحبت کردند گفتند صدر در فلسفتنا مشخص است که از روش رئالیسم علامه بهره برده است.
یزدانی مقدم تصریح کرد: آیتالله جوادی آملی تعبیر کرده است که فلسفه صدرایی مانند معدنی از طلا و جواهر است؛ الان یک فیلسوف سیاسی وظیفه دارد از این معدن، مقدار لازم را به نحو مناسب برای جامعه و سیاست استخراج و در اختیار جامعه قرار دهد؛ یعنی باید اندیشه فلاسفه کاربردی شود و علامه در این مسیر گام برمیداشت.
نسبت علامه و انقلاب
وی با طرح این سؤال که آیا علامه انقلابی بود و نسبتی با انقلاب داشت یا خیر؟ گفت: به یک معنا علامه طباطبایی از بنیانگذاران انقلاب بود؛ زیرا در جلسهای که به درخواست امام در منزل شیخ مرتضی حائری یزدی تشکیل شد و سیدمرتضی لنگرودی، زنجانی، علامه طباطبایی و موسوی یزدی و شریعتمداری و هاشم آملی و ... حاضر بودند، بیانیهای در مخالفت با قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی نوشتند. وقتی امام از تهران به قم عودت داده شد وی اولین کسی بود که به دیدار امام رفت و حمایتهای مختلفی از ایشان کرد؛ نصر نقل کرده علامه از منتقدان رژیم شاهنشاهی بود و مخالفتهایی هم ابراز کرد. همچنین علامه بیانیهای به همراه برخی اندیشمندان صادر و از فلسطین حمایت کرد؛ ایشان با حرکتهای اسلامی و انقلابی در درون کشور و جهان اسلام همراه و مبارز و انقلابی بود نه فردی گوشهگیر و منزوی.
یزدانیمقدم افزود: در گزارشات ساواک از چند نفر منتقد حکومت شاه نام برده شده است که در کنار امام از علامه طباطبایی اسم برده شده است. علامه در اختلافاتی که بین شریعتمداری و امام پیدا شد از طرف آیتالله میلانی حکم گرفت و تلاش وی منجر به توافقنامهای شد که امام و شریعتمداری به آن عمل کنند، ولی بعد از مدتی به دلایلی این مسئله حل نشد و علامه با ارسال نامه به میلانی، از حکمیت در این توافقنامه استعفا کرد.
وی با طرح این پرسش که آیا فکر و اندیشه علامه با انقلاب نسبتی دارد یا خیر؟ اظهار کرد: علامه در ذیل آیه ۲۶ آل عمران«قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»، تحلیلی ارائه کرده که معنای آن تایید جنبشهای آزادیخواهانه و نفی حکومتهای استبدادی و سلطنت مادام العمر و مشروطه است و او طرفدار جمهوری بود. دولتی که علامه از آن سخن گفته ابزاری و نه دولت انداموار هگلی است؛ علامه هم به فرد انسان توجه کرده و او را بنیان نام سیاسی و اجتماع میداند و دین و نظام سیاسی را در برابر فرد متعهد میداند.
اعتقاد به تقدم اجتماع بر حکومت
وی تاکید کرد: اصالت اجتماعی علامه در برابر اصالت فرد قرار ندارد؛ بنابراین هم از اصالت فرد و هم اجتماع میتوان در نظر علامه طباطبایی سخن گفت؛ علامه از اجتماع به نظام سیاسی منتقل شده و معتقد به تقدم وجودی اجتماع بر حکومت است؛ وی تاکید مکرر بر اهمیت تربیت و ارجاع آن به ساختارهای سیاسی و اجتماعی دارد و برپایی حکومت را لازم میداند.
نظر علامه درباره ولایت فقیه
یزدانی مقدم در مورد نظر علامه درباره ولایت فقیه اظهار کرد: علامه بحث در این باره به فقه احاله کرده است و متذکر شده که فقیه غیر از معنای لغوی و معنای آن در صدر اسلام است؛ وی تصریح کرده در زمان غیبت حکومت به مردم سپرده شده و مردم وظیفه دارند حکومت را بنا بر سنت پیامبر برشمارند؛ منصفانه به نظر میرسد که در نظر علامه، شکل حکومت و اینکه ولایت فقیه باشد یا خیر تابع مصلحت اجتماعی است و اگر مصالح اقتضاء کند همین شکل خواهد بود.
مشابهت نظر امام و علامه در مورد ولایت فقیه
یزدانیمقدم تصریح کرد: از نظر امام خمینی هم حکومت اسلامی منحصر به ولایت فقیه نیست؛ امام صورتهای گوناگون حکومت اسلامی را توضیح داده است؛ در زمان تدوین پیشنویس قانون اساسی که از سوی کسانی مانند کاتوزیان نوشته شده بود، این پیشنویس مورد تایید امام قرار گرفت و قصد داشتند به تصویب برسانند؛ در این پیشنویس اسمی از ولایت فقیه قید نشده بود لذا از منظر امام میتوانست جمهوری اسلامی بدون نهاد ولایت فقیه هم ایجاد شود.
وی افزود: بازرگان به امام میگفت که شما به مردم وعده تاسیس مجلس مؤسسان دادهاید تا قانون اساسی را بنویسند؛ یعنی مجلسی که در انتقال حکومت از قاجار به پهلوی ایجاد شده بود، امام در بهشت زهرا هم از تشکیل مؤسسان خبر داده بود؛ اما بعدها امام فرمودند مجلس مؤسسان مشروعیتش را از مردم میگیرد پس کاری که این مجلس میکند خود مردم هم با رأی خود میتوانند انجام دهند؛ مضاف بر اینکه با تأسیس این مجلس که ۶۰۰ عضو دارد، سالها ممکن است تا طول بکشدکه این مجلس قانون اساسی بنویسد که با وضعیت آن روز انقلاب سازگاری نداشت.
یزدانی مقدم بیان کرد: در شورای انقلاب هم دو گروه ایجاد شد و برخی موافق تشکیل این مجلس و برخی مخالف؛ آیتالله طالقانی تشکیل مجلس مؤسسان ۶۰ تا ۷۰ نفره و نه ۶۰۰ نفره را پیشنهاد داد که با تایید امام، مجلس بررسی نهایی پیشنویس قانون اساسی جمهوری اسلامی یا مجلس خبرگان قانون اساسی ایجاد و در آن ولایت فقیه گنجانده شد. پس نظر علامه در مورد ولایت فقیه شبیه نظر امام بود.
استاد حوزه علمیه با طرح این سؤال که آیا مباحثی مانند حرکت جوهری ربطی به نظام سیاسی و اجتماعی دارد، اظهار کرد: در گذشته حرکت جوهری را منتفی میدانستند ولی با تبیین ملاصدرا، مسئله تفاوت یافت، علامه توضیح داده که بخشی از حرکت جوهری بر پایه ادراکات اعتباری انسان انجام میشود و حکومت هم از جمله اداراکات اعتباری است. طبیعتا مشخص است تحقق کمالاتی که حق تعالی برای انسان در نظر گرفته است در تمامی این اشکال حکومتی محقق نمیشود؛ علامه توضیح داده است که گاهی ما حکومت جائرانه داریم که یک نتیجه بر حرکت جوهری انسان و اجتماع دارد و برعکس در حکومت عقلانی نتیجه چیز دیگری است.
جامعه با فاصله زیاد فقر و غنا، قرآنی نیست
یزدانی مقدم اظهار کرد: از نظر علامه در المیزان، ریشه همه مفاسد و گناهان این است که ما دوقطبی فقر و غنا درست میکنیم؛ وی این تعبیر را نه یکبار بلکه چندین بار در تفسیر المیزان به کار برده است. بنابراین جامعه و حکومت مطلوب جامعهای است که در آن اختلاف چشمگیر طبقاتی و اقتصادی نباشد و در غیر این صورت اسلامی، انسانی و عادلانه نیست و در چنین جامعهای سخن از کمال و تعالی عقل و رح و تقرب الی الله ممکن نیست. وی گناه را چون به عقل انسان صدمه میزند گناه میداند بنابر این فقر و غنای مطلق چون عقل را متلاشی میکند، پس انسان را احمق میکند. چنین جامعهای اقوم و عقلانی و قرآنی هم نیست.
گزارش تصويري
تصاویر / نشست علمی بزرگداشت صدرالمتالهین و همراه با رونمایی از کتاب سیاست الهیه در حکمت متعالیه
مطالب مرتبط
گزارش سخنراني هاي نشست بزرگداشت صدرالمتألهين با رونمايي از كتاب سياست الهيه در حكمت متعاليه