سال ۱۴۰۱ در حالی به پایان رسید که کشور به لحاظ سیاسی و اجتماعی چند ماه نیمه دوم سال، درگیر اغتشاشات با ریشههای داخلی و خارجی بود. حال آنچه با فروکش کردن و پایان این اتفاقات یکی از مطالبات اصلی مردم و از وعدههای اصلی مسئولان است اصلاح رویهها و شیوههای حکمرانی است و این مطالبه میتواند از آغاز سال جدید مدنظر جدی مسئولان قرار گیرد تا این سال شاهد حرکت و تحولی پرامید در نوع حکمرانی و رابطه میان دولت و ملت باشیم.
ایکنا در گفتوگویی با شریف لک زایی، عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، به آسیبشناسی برخی شیوههای حکمرانی فعلی و مهمترین نقاط نیازمند اصلاح در حکمرانی پرداخته که متن آن به شرح ذیل است:
ایکنا ـ اغتشاشات ماههای پایانی سال ۱۴۰۱ تا چه حد نشاندهنده غلط یا ناکارآمد بودن برخی شیوههای حکمرانی و اداره کشور به ویژه در حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی و ارتباط حکمرانان با مردم بود؟ آیا نقش عامل خارجی در این اغتشاشات نفیکننده غلط بودن برخی شیوههای حکمرانی است؟
بخش عمدهای از مسائل و مشکلات به نحوه حکمرانی برمیگردد و لازم است به صورت جدی یک بازنگری در عرصههای مختلف حکمرانی؛ حکمرانی سیاسی و غیر سیاسی، انجام گیرد. اگر حکمرانی را برخی فرایندها و رویهها بدانیم که به صورت رسمی و غیر رسمی در حوزه سیاستگذاری، تنظیمگری و تسهیلگری اتفاق میافتد، به نظر میرسد در موارد متعدد نیاز به بازنگری وجود دارد. سهم این فرایندها همزمان در افزایش توان اقتصادی مردم دیده شود. به عبارتی این فرایندها چه اصلاح شود چه نیاز به اصلاح نداشته باشد، باید به افزایش توان اقتصادی و معیشتی مردم کمک کند که به بهبودی اوضاع بینجامد و الان چنین چیزی وجود ندارد پس این نیاز به اصلاح در فرایندهای حکمرانی باید رقم بخورد تا از درون آن کاهش فقر و افزایش پاسخگویی اتفاق بیفتد.
برای نمونه قضیه مسمومیتهای دختران دانشآموز، به طور جدی پاسخگویی مسئولان، مدیران و نهادهای مربوطه را میطلبید و نباید کار به جایی میرسید که رهبر انقلاب با حدت و شدت بر برخورد قاطع تأکید کنند. سؤال این است که چرا این اتفاق وقتی در قم و شهرستانها افتاد اقدام خاصی نشد و تا به تهران رسید مسئولان نسبت به آن حساسیت پیدا کردند؟ برای مردم سؤال است که این اتفاقات چه ابعاد و پیامهایی برای دانشآموزان و خانوادهها دارد. این اتفاق نشان میدهد که پاسخگویی دچار ضعف است. زیرا پاسخگویی، مسئولیتپذیری و شفافیت از ارکان مهم حکمرانی خوب است و در آموزههای اسلامی نیز بحث صداقت با مردم جزو لوازم اساسی حکمرانی است که برخی مواقع احساس میشود توجه بیشتری باید از سوی مسئولان به آن انجام گیرد.
امروز به دلیل وضعیت نامطلوب اقتصادی، حوزه فرهنگ و به ویژه سبد کالاهای فرهنگی به شدت کوچک شده است و این مسئله بر اخلاقیات جامعه تأثیر میگذارد، زیرا سطح آگاهی جامعه را تحتالشعاع قرار میدهد به ویژه اینکه رسانه دچار آفت شده و گفتوگوهای جدی چندانی در آن دیده نمیشود و فیلمها و سریالهای با کیفیت کاهش زیادی پیدا کرده و در عرصه کتاب هم مشکلات افزایش یافته است و مجموعه اینها نشان میدهد مسئله حکمرانی به طور جدی نیاز به تأمل مجدد دارد.
مهمترین نکته این است که حکمرانی در کشور باید کاملا همراه با مسئولیتپذیری باشد و اگر مسئولی وعدهای داد باید آن را محقق کند و اگر محقق نکرد خودش کنار برود یا حداقل دلایل عدم تحقق وعدهها را شفاف و صادقانه بیان کند. اگر واقعا عدهای نگذاشتند او این وعدهها را عملی کند پس دیگر نباید وارد صحنه شود و دلیلی برای حضور مجدد ندارد. لذا اگر مسئولیتپذیری در حکمرانی پررنگ شود این به اصلاح نحوه حکمرانی و رفع مشکلات مردم کمک میکند. با وجود تلاشهایی که میشود اما باید بیش از این از ظرفیت مردم و نخبگان برای بهبود وضعیت فعلی استفاده کرد.
ایکنا ـ آیا این اصلاح در نحوه و شیوه حکمرانی میتواند شامل ساختارها هم شود؟
اگر ساختارهای رسمی و غیر رسمی نیاز به اصلاح داشته باشند، حتما باید اصلاح شوند، زیرا این ساختارها وحیانی نیستند و کارگزار انسانی آن را ایجاد کرده و هر کجا ایرادی باشد باید اصلاح و جراحی صورت گیرد تا جامعه در وضعیت بهتری قرار گیرد.
ایکنا ـ ارتباط دادن اتفاقات اخیر در کشور در سال۱۴۰۱ به عامل خارجی یا اصل در نظر گرفتن نقش این عامل از سوی مسئولان تا چه اندازه مانع از شکلگیری اراده معطوف به تغییر و تحول در نوع و شیوه حکمرانی است؟
عامل خارجی از همان ابتدا مانع عمدهای بر سر راه انقلاب بوده است. این تحریمها و فشارها الان که ایجاد نشده بلکه از همان آغاز انقلاب با جنگ هشتساله بوده و در ۲۰ سال اخیر هم کشور درگیر تحریمهای مربوط به پرونده هستهای است. بالاخره در هر نقطهای که عامل خارجی بتواند مداخله کند و تأثیر بگذارد، حضور پیدا میکند و این را باید به منزله یک فرض بپذیریم که البته به نوع حکمرانی ما هم آسیب زده و شاید با همین بهانه عامل خارجی اجازه اصلاح فرایندها و رویهها داده نمیشود و به دلیل احتمال سوءاستفاده عامل خارجی اجازه طرح برخی مسائل یا عملی کردن برخی برنامهها نمیدهند در حالی که این عامل خارجی همیشه هست و وجود دارد و باید آن را مفروض بگیریم. حتی اگر عامل خارجی در مسائل کشور ۹۰ درصد هم تأثیر داشته باشد باز ۱۰ درصد به خود ما مربوط میشود که باید همافزایی و همکاری داشته باشیم و میبینیم همین دسته مشکلات مربوط به خودمان نیز همچنان باقی است.
متأسفانه باید گفت همین عامل خارجی به یک عامل دمدستی تبدیل شده که همه مشکلات و ناکارآمدیهای خود را گردن آن بیندازیم. صداقت و بیصداقتی مسئولان که دیگر ربطی به عامل خارجی ندارد یا همین تأخیر در پیگیری مسئله مسمومیت دانشآموزان که مربوط به خود ماست. بله، ممکن است عامل خارجی بر روی یک مشکل ایجاد شده در کشور سوار شود و در فضای رسانهای هجمه میکند و مانور میدهد و همین تأخیر ما زمینه موجسواری دشمن را فراهم میکند و کار به جایی میرسد که آنها در همین قضیه مسومیتها نظام را متهم میکنند و ما در موضع دفاع قرار میگیریم. این در حالی است که انقلاب اسلامی در مسئله آزادی و زنان مدعی است و تعداد محصلان خانم در مدارس و دانشگاهها گواه آن است. در حقیقت بخشی از دلایل شکلگیری چنین وضعیتی ناشی از همین عدم پاسخگویی و فرافکنی است.
در یک حکمرانی خوب، وظیفه هر نهادی مشخص است و هر نهادی باید وظایف خود را انجام دهد. لذا تصحیح این فرایندها در نحوه حکمرانی میتواند برگ برنده جمهوری اسلامی باشد تا نشان دهد در حال اصلاح خود و ارتقای کارآمدی و پاسخگویی خود است.
ایکنا ـ پس به لحاظ مصداقی از نظر جنابعالی پاسخگویی در کنار بهبود وضعیت اقتصادی دو اقدام اساسی در اصلاح شیوه حکمرانی است؟
پاسخگویی مربوط به همه حوزهها از جمله وضعیت اقتصادی است. در حالی که شاید الان پاسخگوی مشخص مسائل اقتصادی و فرهنگی مشخص نیست، به رغم اینکه مسئولان اقتصادی و فرهنگی مشخص هستند. البته یک فهم اجمالی نسبت به وضعیت به ویژه در عرصههای کلان وجود دارد که قابل تقدیر است، اما این باید در همه بخشها تسری داشته باشد و این اصلاح انجام گیرد اما در حال حاضر اولویت و فوریت با مسائل اقتصادی و معیشتی است که در این نقطه باید اتفاقات اساسی بیفتد و اصلاحات زیرساختی ناگزیری به رغم آسیبهای احتمالی باید انجام شود و نمیتوان با پولپاشی و افزایش یارانهها مشکلات فعلی را حل کرد به ویژه وقتی که اشتغال و مسکن وجود نداشته باشد. لذا این اصلاحات برای نجات اقتصاد کشور و رسیدن به یک ثبات اقتصادی در گام اول بسیار اهمیت دارد که ذیل آن اصلاح نظام بانکی و پولی و نحوه اخذ مالیات باید تعریف شود و بساط دلالی و رانت در کشور جمع شود. در حقیقت این نوع اصلاحات میتواند مسیر گشایش را ایجاد کرده و زمینه اصلاحات در سایر حوزهها را فراهم کند. وقتی از دنیا جدا نیستیم باید به تجربیات دنیا نیز در مقابله با فساد و رانت توجه کنیم تا به بهبود وضعیت اقتصادی کشور کمک شود.
ایکنا ـ تجارب دنیا در این رابطه چه درسی برای دولت دارد؟
دولت باید این اصلاحات را از خودش شروع کند، نه اینکه دست در جیب مردم کند. برای نمونه بحث یارانهها و افزایش آن از همان ابتدا نشان داد این مسیر اشتباه است چون هر چه پیش رفتیم با افزایش تورم با وجود افزایش چند برابری یارانهها در عمل ارزش یارانه دریافتی کمتر از ارزش ۱۰ سال پیش آن شده است.
لذا اصلاح این رویهها و روندهای حکمرانی باید از خود دولت آغاز شود نه اینکه به مردم با حالت دستوری مواجهه پیدا کرد. دولت باید موارد مخل حکمرانی خوب را که خواست مردم است، شناسایی کند و شاید هم برخی از این موارد شناسایی شده باشد که از جمله آنها همین اصلاح نظام بانکی، پولی و مالیاتی است.
ایکنا ـ با توجه به اینکه زمینه اتفاقات اعتراضی سال ۱۴۰۱ یک مسئله اجتماعی و فرهنگی بود، در این حوزه نیازمند چه اصلاحاتی هستیم؟
در حوزه فرهنگی نیاز به این است که کالاهای فرهنگی به راحتی در اختیار مردم قرار گیرد و سبد کالای فرهنگی مردم بزرگتر و حضور مردم در فعالیتهای فرهنگی تسهیل شود. حتی بخشی از مشکلات در حوزه پوشش و حجاب به نحوه حکمرانی برمیگردد. واقعا چند فیلم و سریال خوب با کیفیت که حجاب را به شکلی زیبا ارائه داده باشد، وجود دارد؟ واقعا در این زمینه کار خاصی نشده است. مسئله حجاب البته علاوه بر نیاز به انجام اقدامات فرهنگی، نیازمند یک هماهنگی در حوزه سیاستگذاری است تا حداقل برخی وزارتخانهها و نهادهای علمی غیر دولتی که با جوانان و دانشآموزان ارتباط دارند در کنار هم سیاستگذاری متناسبی را انجام دهند تا یک اجماع نظر در این خصوص انجام گیرد و محور اجرا قرار گیرد. اگر این اتفاق در امور فرهنگی بیفتد جلوی بسیاری از اقدامات موازی و همعرض گرفته شده و مانع هدررفت بسیاری از منابع میشود و مرحله اقدام و اجرا نیز با قوت بیشتری پیش میرود.
ایکنا ـ اتفاقات ۱۴۰۱ برای حوزه سیاست چه درسهایی داشت؟
در حوزه سیاسی لازم است هم در سمت ورودی نظام سیاسی نیاز به اصلاحات است و هم در خروجی نظام سیاسی که حوزه تصمیمات و اجرا و اقدام نیاز است که تغییراتی انجام گیرد و براساس نظریه سیستمها باید بازخورد اجرای سیاستها در جامعه از سوی نظام سیاسی مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا تشکلهای سیاسی و مدنی شناسنامهدار میتوانند به این اصلاح در حکمرانی کمک کنند اما متأسفانه احزاب در کشور ما فعالیت موسمی دارند و تنها در ایام انتخابات فعال میشوند و بعد از انتخابات هم کاملا کنار میروند در حالی که در هیچ کجای دنیا فعالیت حزبی اینگونه نیست و احزاب دارای کادر مشخص و برنامههای دقیق است. نهادهای مدنی هم آنقدر ضعیف هستند که در عمل از بین رفتند و نهادهای سنتی نیز اثرگذاری خود را از دست دادهاند. لذا حاکمیت این درخواست را برای کمک از احزاب و نهادهای مدنی بخواهد یا این توقع به وجود بیاید که زمینه فعالیت جدی و مشارکت سیاسی واقعی احزاب و تشکلها فراهم شود.
به ویژه باید توجه داشته باشیم که در سال جدید یک انتخابات داریم و نیازمند مشارکت سیاسی مردم هستیم و اگر اصلاحات اقتصادی رقم نخورد و وضعیت به همین منوال پیش برود و امید مردم افزایش پیدا نکند، جلب مشارکت مردم سخت خواهد بود.
ایکنا ـ با همه این اوصاف و با وجود همه مشکلات، تا هر اعتراضی در کشور شکل میگیرد جریانهای مخالف و اپوزیسیون آن را نشانه براندازی نظام و پشیمانی مردم از انقلاب توصیف میکنند اما این اتفاق نمیافتد و مردم اتفاقا با رجوع به آرمانهای انقلاب، مسئولان و سیاستها را مورد اعتراض و نقد قرار میدهند. رفتارشناسی مردم ایران را چگونه تحلیل میکنید؟
عبارت معروفی است که میگوید چهل سال است مسئولان میخواهند انقلاب را از بین ببرند، اما مردم مانع این کار شدهاند. مردم ما به طور عمیق به آرمانها و شعارهای انقلاب اسلامی وفادار هستند که نمونه آن حضور پرشور در ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ بود که نشان داد مردم همچنان به «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» وفادار هستند و میخواهند این شعارها در مرحله عمل خود را نشان دهد و آزادی به تعبیر شهید بهشتی به یک واقعیت اجتماعی تبدیل شود نه اینکه به تعبیر رهبری یک کالای غیر مجاز تلقی شود. خود رهبر انقلاب بارها برپایی کرسیهای آزاداندیشی را مطالبه کردند و از برپا نشدن آن گله کردند.
ارزشهای مطرح شده در انقلاب امروز هم همچنان زنده است و مردم هم آزادی و هم استقلال را میخواهند. مردم ما نسبت به مداخله خارجی واقعا حساس هستند چه از طرف آمریکا و غرب باشد چه از طرف روسیه و چین و این بیانگر حضور زنده آرمان استقلال در زندگی مردم دارد و خواست واقعی مردم است که کهنه نشده است.
مسئله دوم این است که هنوز یک بدیل قوی برای تغییر وجود ندارد و بخشی از دلایل وفاداری مردم به آرمانهای انقلاب اسلامی این است که بدیلهای انقلاب و نظام، چندان قابل اتکا نیستند و نمیتوانند به مثابه یک بدیل بنیادی و قوی برای رقم زدن یک تغییر بنیادی در نظر گرفته شوند. از سوی دیگر همانطور که گفتم انقلاب اسلامی در بحث آزادی، زن و زندگی مدعی بوده و نمونههای زیادی در این رابطه وجود دارد.
نکتهای که باید مورد توجه مسئولان قرار گیرد، این است که مردم در حفظ استقلال کشور و مقابله با تجاوز خارجی در جنگ ۸ ساله حضور پررنگی داشتند و لازم است در عرصه سیاستگذاری، اجرا، مدیریت و اداره کشور مطالبه و توقع این است بهبود معیشت مردم رقم بخورد و ارزشهای انقلاب در زندگی مردم روز به روز بیشتر تحقق پیدا کند و فقر، فساد و تبعیض از بین برود و عدالت به طور ملموس احساس شود. اگر رسانه ما قوی باشد و بتواند فرایندها و رویهها زیر تیغ نقد ببرد هم تا حد زیادی به نفع مردم و هم به نفع انقلاب و جمهوری اسلامی است و میتواند رابطه و نسبت معناداری را بین دولت ـ ملت با حضور و مشارکت مردم شکل دهد.
ایکنا ـ در پایان اگر توصیه خاصی به مسئولان در سال جدید دارید، بفرمایید.
متأسفانه در چهار دهه گذشته خیلی از ما وفاداران به انقلاب اسلامی ارزشها را کلیشه کردیم و به آنها عمل نکردیم. نباید از یاد بیریم که این انقلاب، کشور و این آب و خاک با حضور همین مردم معنا پیدا میکند و باید این را عمیقا بپذیریم و روز و شب را برای خدمت به آنها تلاش کنیم تا حداقل مشکلات زندگی مادی آنها کاهش پیدا کند. البته الان وضعیت اقتصادی نسبت به زمان پهلوی بهبود یافته و بسیاری از زیرساختها در دوران پس از انقلاب ایجاد شده اما نباید خود را پشت یک سری ارزشها پنهان کرد و به زندگی مادی مردم پشت پا زد. خیلی از ارزشها وقتی معنادار میشود که در زندگی مادی مردم بهبودی حاصل شود و تا وقتی که این مشکلات مادی حل نشود، کار در حوزه ارزشها و معنویت هم سخت میشود.
لذا همانطور که انقلاب اسلامی با حضور، حمایت و مشارکت مردم به پیروزی رسیده تداوم انقلاب هم جز از این مسیر ممکن نیست. در نتیجه همه فعالیتها باید به گونهای باشد که به ارتقای مادی و معنوی جامعه کمک کند و آنچه که مردم را میتواند در این رابطه دلگرم کند این است که فرایندهای حکمرانی اصلاح شود و کسانی که قانون اساسی را قبول دارند بتوانند امکان مشارکت سیاسی را در این فضا داشته باشند. با تکیه صرف بر یک سلیقه نمیتوان کشور را اداره کرد. این کشور تنوع و تکثر قومی، مذهبی و زبانی دارد و اگر یک همبستگی اجتماعی خوبی حاصل شود میتوان این ظرفیتهای متنوع و متکثر را به گونهای پیش برد که به ارتقای وضعیت کشور بینجامد.
گفتوگو از مهدی مخبری