جدیدترین مطالب

 شریف لک زایی به عنوان سخنران سوم نشست با مقایسه عماد افروغ و امام موسی صدر اظهار داشت: امام موسی صدر قبل از آنکه یک عالم دینی و فعال سیاسی باشد، یک اندیشمند است و دکتر افروغ نیز می تواند از این وجه مورد توجه قرار گیرد. یک سطح از کنشگری سیاسی دکتر افروغ قوی و برجسته است و از طرف دیگر با یک جامعه شناس و تحلیلگر مسائل اجتماعی روبه رو هستیم. عماد افروغ از معدود جامعه شناسانی است که اندیشه ورزی می کند و به تعبیر خودشان میان جامعه شناسی و اندیشه ورزی در حرکت هستند. اوج کنشگری سیاسی وی تلاش برای حضور در مجلس شورای اسلامی است که در دوره هفتم تحقق پیدا می کند و اتفاقا ما به چنین شخصیت هایی در مجلس نیاز داریم که مسائل را تحلیل کنند و بر اساس آن بتوانند وضع قانون کنند.

در نشست بررسی شخصیت علمی دکتر افروغ مطرح شد؛

عماد افروغ شخصیتی برخاسته از علم و ادب و خودساختگی بود

نشست بررسی شخصیت علمی و فرهنگی عماد افروغ با مروری بر اندیشه‌ها و آثار این استاد فرزانه و انقلابی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد، نشست بررسی شخصیت علمی و فرهنگی دکتر عماد افروغ با مروری بر اندیشه‌ها و آثار این استاد فرزانه و انقلابی و با حضور مرتضی جوادی آملی، عضو کمیسیون فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی، شریف لک زایی، دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، حمید دهقانیان، مدیر اندیشکده مطالعات اجتماعی پژوهشگاه ژرفا، مجتبی نامخواه، پژوهشگر دانش اجتماعی مسلمین و مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم(علیه السلام) و محسن جبارنژاد، مدیرکل کتابخانه های عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد.

محسن جبارنژاد در ابتدای نشست ضمن تسلیت به مناسبت درگذشت دکتر افروغ اظهار داشت: بیش از آنکه از ایشان دانش بیاموزیم، بینش آموختیم و بینش ایشان در تمامی مسائل درس آموز بود. ایشان هم اهل حکمت بودند و هم حریتی داشتند که در بین اصحاب علم کمتر پیدا می شد و شخصیتی برخاسته از علم و ادب و خودساختگی بود. دکتر افروغ به تعبیر رهبر انقلاب اندیشمند فرزانه و انقلابی بودند و صداقت و حریت و حکمت ایشان زبانزد بود و شخصیت مظلومی بودند که این مظلومیت در دهه ۹۰ مضاعف شد.

در ادامه نشست حجت الاسلام جوادی آملی، فقدان دکتر افروغ را یک خسارت دانست و گفت: ایشان به رغم داشتن خصلت های متعالی بسیار متواضع، آزاد اندیش و دغدغه مند بودند. دینی را قائل بود که بتواند قدرت را هدایت کند و دینی که با خردمندی همراه باشد، دین مد نظر ایشان بود. با اندیشمندان غربی که از مرگ‌خدا می گفتند با جسارت کامل مبارزه می کرد و تقابل داشت و این نهیب را به عالمان دینی می زدند که دین می بایست توام با عقلانیت و خردمندی باشد.
 
عضو کمیسیون فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: تئوری نقد درون گفتمانی از دغدغه های ایشان بود و مانند یک ستون مستحکم پرچم نقد درون گفتمانی را برافراشته بود.
 
جوادی آملی ادامه داد: افروغ شخصیتی خود ساخته بود و در مسیر رشد و تعالی گام های موثری برداشته بود و شخصیتی برخاسته از علم و ادب و خودساختگی بود.

 شریف لک زایی به عنوان سخنران سوم نشست با مقایسه عماد افروغ و امام موسی صدر اظهار داشت: امام موسی صدر قبل از آنکه یک عالم دینی و فعال سیاسی باشد، یک اندیشمند است و دکتر افروغ نیز می تواند از این وجه مورد توجه قرار گیرد. یک سطح از کنشگری سیاسی دکتر افروغ قوی و برجسته است و از طرف دیگر با یک جامعه شناس و تحلیلگر مسائل اجتماعی روبه رو هستیم. عماد افروغ از معدود جامعه شناسانی است که اندیشه ورزی می کند و به تعبیر خودشان میان جامعه شناسی و اندیشه ورزی در حرکت هستند. اوج کنشگری سیاسی وی تلاش برای حضور در مجلس شورای اسلامی است که در دوره هفتم تحقق پیدا می کند و اتفاقا ما به چنین شخصیت هایی در مجلس نیاز داریم که مسائل را تحلیل کنند و بر اساس آن بتوانند وضع قانون کنند.
 
عبور ایشان از کنشگری و حضور در سیاست به این دلیل است که شاهد نوعی سطحی نگری در مسائل سیاسی بودند و احساس نیاز کردند که به صورت مستقل در این عرصه حضور پیدا کنند و در کمیسیون فرهنگی منشا خدمات بسیاری بودند.

سپس حمید دهقانیان خصلت های بارز دکتر افروغ را در سه محور: روحیه آزاد اندیشانه و انتقادی، مسئولیت گرایی و خلاقیت و نوآوری بر شمرد و اندیشه ورز بودن ایشان را خاصیتی دانست که خیلی از اساتید از آن بی بهره اند.
 
مدیر اندیشکده مطالعات اجتماعی پژوهشگاه ژرفا ادامه داد: نقدی که به هویت علم داشتند این بود که این علم مدرن التفات مناسبی نسبت به هستی شناسی و غایت شناسی انسان اخلاقی ندارد و در علوم انسانی معتقد به بوم اندیشی بود، چون احساس می کردند بین علوم انسانی و جامعه و انسان ایرانی گسستی وجود دارد و اساسا علمی که مرتبط با جامعه نباشد را علم حساب نمی کرد.
وی ضمن تاکید بر بومی اندیشی علوم انسانی مواظب بود تا دچار سطحی نگری نشود و می گفت علم بومی باید پای در سنت و فرهنگ و اجتماع داشته باشد. افروغ به شدت معتقد به مسئولیت اجتماعی عالم و روشنفکر در اجتماع بود و می گفتند روشنفکران باید از منفعت شخصی خروج کنند و خودشان را خرج مصالح اجتماعی کنند.

مجتبی نامخواه به عنوان آخرین سخنران این نشست که در سالهای آخر عمر دکتر افروغ با ایشان نشست و برخاست داشتند، اظهار داشت: اولین مشق های توجه به عدالت و نقد و جامعه با کتاب «چالش های کنونی ایران» اثر دکتر افروغ در دهه ۸۰ برای من شروع شد و ده سالی از طریق آثارشان با ایشان ارتباط داشتم و از ابتدای دهه ۹۰ توفیق داشتیم از درس های ایشان استفاده می کردیم.
 
مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم ادامه داد: آثار ایشان در سه دوره قابل تامل و بررسی است. دوره اول با ایده نقد درون گفتمانی و ایده نقد وضع موجود بر اساس بنیادهای انقلاب شروع می شود و دوره دوم که از دهه نود شروع می شود، دلبسته یک کار بنیادین در باب عدالت بودند و تمرکز ایشان در مقوله بنیادهای اساسی عدالت بود. دوره آخر با درس مرگ و مرگ اندیشی به پایان می رسد و در واقع ما در باب دکتر افروغ از استادی صحبت می کنیم که دهه ۸۰ درس نقد، دهه ۹۰ درس عدل و عدالت و در سالهای آخری که به عنوان یک طلبه از ایشان آموختم، درس مرگ و مرگ اندیشی را روایت می کردند.

نامخواه ادامه داد: در این سالها و ماه های آخر می دیدم که نگاهش به مرگ متفاوت شده و نگاه به مرگ در نظر ایشان در سه مرحله نمایان بود: مرحله اول آگاهی نسبت به مرگ بود و می گفت در حال حاضر از جملاتی که قبلا در نهج البلاغه می خواندم درک کاملا متفاوتی دارم. مرحله دوم، با مرگ می نشست و بر می خاست و از انس با مرگ می گفت. مرحله سوم عشق به مرگ بود. به مرحله ای رسیده بود که عاشق مرگ بود و می گفت این بیماری امید من است و اگر به گذشته برگردم تجربه این بیماری آرزوی من است.
 
نامخواه در پایان اظهار داشت: نکته اصلی در مرحله آخری زندگی دکتر افروغ این بود که ایشان انس با مرگ را طی کرده بود و به یک عشق به مرگ و رفتن رسیده بود و در یک کلام ایشان معلمی بودند که درس نقد و عدل و مرگ را به ما آموختند و این مقولات با هم پیوند ناگسستنی دارند.
 
مطالب مرتبط

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید