جدیدترین مطالب

در حادثه شهادت 11 تن از فرزندان بسیجی، سپاهی و سربازان وظیفه که در پنج­شنبه رخ داد یکی از شهدا با نام محمد امین ریگی از طایفه مشهور ریگی و اهل خاش بود. این شهید اگرچه هم­نام تروریست مشهور عبدالمالک ریگی، عامل و جانی فاجعه تروریستی تاسوکی و برخی فجایع و حوادث تروریستی و خرابکارانه، است اما تفاوتش با او از زمین تا آسمان است.

شهید سعید محمد امین ریگی نه شیعه بود و نه اهل سیستان، بلکه از تبار طایفه ریگی، بلوچ، اهل خاش و از برادران اهل سنت بود. ظاهراً حد و مرز تروریست­ها فراتر از شیعه و سنی است و هر کس که با نظام جمهوری اسلامی و برای اعتلای ایران عزیز همکاری کند از دید این افراد حقیر مجرم است و باید تاوان پس دهد. و البته چه خوب تاوانی است شهادت آن هم برای اعتلای ایران و تأمین امنیت شهروندان و خدمت به مردم.

درباره شهید محمد امین ریگی، گفته شده است که پس آن که وی و همرزمانش توسط تروریست­ها و به ناگاه هدف قرار گرفته بودند، با رشادتی تمام به مقابله با آنان برخاست بی­آن که هراسی به دل راه دهد. این مقاومت­ها، اگرچه در نهایت منجر به شهادت او و برخی دیگر از همرزمانش شد، موجبات فرار تروریست­ها و ناکامی آنان در دست­یابی به اهداف­شان شد. مقاومت جانانه او این روزها نقل هر محفل و مجلسی است. تقدیر گسترده مردم قدرشناس از این شهید عزیز در مراسم تشییع وی که در شهرستان برگزار شد نشان داد او در قلوب مردم جای دارد.

چندي پيش، توفيقي نصيب شد تا پس از مدت‌ها و به ويژه پس از ماه‌ها تحقيق روي پروژه حکمت سياسي متعاليه، از نزديک محل سکونت صدرالدين محمد شيرازي، مشهور به ملاصدرا يا صدرالمتألهين را ببينيم. بايد گفت، جاي تأسف است که خانه ‌اين حکيم پرآوازه جهان اسلام، که بايد به بهترين شکل، اداره و نگهداري شود، کمترين رونقي ندارد و باور نمي‌کنيد که هم‌اكنون هيچ گونه رسيدگي خاصي به ‌اين بنا، که ميراث مادي ايراني ـ اسلامي است، نمي‌شود.

در قرن يازدهم، صدرالدين شيرازي به خاطر برخي مخالفت‌ها، دشمني‌ها و سعايت‌ها براي بيش از بيست سال به «تبعيدي خود خواسته خدا خواسته» تن داد و به روستاي «کهک»، که امروزه نام شهر را يدک مي‌کشد، رفت و کُنج عزلت گزيد. اين دوره، که پس دوره تحصيل، دوره تهذيبِ نفس اين فيلسوفِ مؤسس «حکمت متعاليه» است، از پُر رمز و رازترين دوره‌هاي حيات صدراست. اين که صدرالدين در اين روستاي سرسبز و خوش آب و هوا و نسبتاً خنک در تابستان چه مي‌کرده، براي ما روشن نيست، اما منزل وي در اين روستا هنوز سر ِپاست و شايد بسيار مقاومتر از ديگر بناهايي است که‌ اين روزها در کهک ساخته مي‌شود!

مشتاقان بازديد از اين مکان وقتي با پرس و جوي بسيار! در شهري کوچک چون کهک به آنجا مي‌رسند، با پارچه نوشته‌اي روبه‌رو مي‌شوند که در آن مي‌خوانيم: «ساعت بازديد، جمعه‌ها ساعت 2 الي 5 بعد از ظهر. اردو پذيرفته نمي‌شود»!

از جمله موضوعات با اهمیتی که بحث های فراوانی در مورد آن صورت گرفته این است که آیا می توان از فلسفه اسلامی سخن به میان آورد یا خیر؟ برخی بر آن بوده اند که فلسفه همان است که در یونان پدید آمده و عبارت از استدلال های محض عقلانی است که به جز عقل بشر متکی به منبعی دیگر همچون وحی  نبوده است. از این حیث نمی توان از فلسفه اسلامی سخن به میان آورد؛ زیرا عنصر وحی را نیز همراه خود دارد. در مقابل این دیدگاه، گروهی بر آنند که فلسفه اسلامی امکان پذیر است؛ زیرا وحی، عناصر و اجزایی را در اختیار فلسفه نهاده و بر غنای آن افزوده است و سپس عقل با استدلال و اندیشه ورزی های فلسفی در فهم روشن تر آن کوشیده است.
اتین ژیلسون معتقد است می توان از فلسفه مسیحی سخن به میان آورد. از نظر او فلسفه یونان با فلسفه بعد از قرون وسطی و دوره رنسانس به ویژه آثار دکارت، لایبنیتس، اسپینوزا، هگل و... متفاوت است. دلیل تفاوت فلسفه یونان با فلسفه دوران رنسانس در عناصر جدیدی است که متفکران رنسانس از مسیحیت اخذ کرده و در باب آن تأمل نمودند. هیچ یک از این عناصر در فلسفه یونان وجود نداشت همچون بحث خالق و باری که کاملاً از مسیحیت گرفته شدند. ژیلسون معتقد است می توان از فلسفه مسیحی سخن به میان آورد؛ زیرا این فلسفه عناصری جدید دارد که مبتنی بر آموزه های مسیحیت است. وی حتی معتقد به وجود مزایایی در چنین فلسفه ای است و معتقد است فلسفه مسیحی از چنان نظم و غایتی برخوردار است که فلسفه محض فاقد آن است. افزون بر این، برخورداری آن از حقیقتی مافوق بشر و طبیعت، به آن قوّت و استحکامی می بخشد تا در دام تردیدها و شکاکیت های فلسفه محض قرار نگیرد.

روابط و مناسباتی که تاکنون در مورد اخلاق و سیاست پیشنهاد شده است کم نیست. مکاتب و مناظر فکری گوناگون، انواع خاصی از رابطه میان اخلاق و سیاست را پیشنهاد نموده اند. مکاتب دینی اغلب بر نوعی از رابطه تنگاتنگ میان این دو نظر داده اند و دیگر مکاتب فکری انواع مختلفی از ارتباط از عدم رابطه ضروری و لازم میان این دو گرفته تا رابطه دو سویه یا یکطرفه میان این دو را پیشنهاد داده اند. آنچه در مورد مک اینتایر جالب توجه است این ا ست که در میان نظرات زیادی که در غرب کنونی در خصوص امتناع رابطه ضروری میان اخلاق و سیاست ارائه شده است، وی اساساً سیاست را نیز از طریق نوع اخلاق مورد بررسی قرار می دهد.

حکمت متعالیه، چنان که مشهور است، به دست توانای صدرالدین محمد قوام شیرازی، معروف به صدرالمتألهین، بنیان نهاده شد. این حکمت امروزه در شمار پرطرفدارترین مکاتب فلسفی اسلامی است و شمار زیادی را به دور خود گرد آورده است. حکمت متعالیه در حال حاضر تداوم بخش حیات فلسفی در جهان اسلام و ایران است. متفکران بنامی را می توان نام برد که از پس سال ها در شمار بزرگ ترین شارحان و مفسران این حکمت نو پدید بوده اند. با این وجود، متأسفانه، آن چنان که باید تمامی زوایای حکمت متعالیه، به ویژه وجوه سیاسی آن، مورد توجه و تأمل واقع نشده است. در حالی که برخی از اظهار نظرها با توجه به روش و منظر اتخاذ شده نویسندگان آنان به فقدان اندیشه و فلسفه سیاسی در آثار و فکر صدرا و حکمت متعالیه حکم می کند، از سویی غالب اظهار نظرها درباره وجوه سیاسی حکمت متعالیه فاقد کم ترین استناد و مراجعه به آثار صدرای شیرازی، غیر دقیق و غیر قابل اعتنا است. در این میان، شارحان و مفسران حکمت متعالیه نیز توجهی به مباحث سیاسی این حکمت نداشته و بیشتر به بسط متن پرداخته اند. مهم تر این که آثار شیرازی تا کنون از منظر فلسفه سیاسی مورد تحلیل قرار نگرفته اند. بر این مجموعه باید تضییقات نظام های سلطنتی بر اصحاب دانش و معرفت را نیز افزود که مجالی برای طرح مباحث فلسفه سیاسی به وجود نیامده است. و در نهایت این که اظهار نظرها در این باره همراه با حب و بغض و نفرت و شیفتگی و دل بردگی بوده است. در ادامه برخی نوشته ها و گفته ها که در چند روز اخیر به مناسبت یکم خرداد، روز صدرالمتألهین، منتشر شده از رؤیت شما می گذرد و البته ین به معنای موافقت با همه این گفته ها و نوشته ها نیست. به ویژه یادداشت فلسفه اسلامی و مسائل جدید در آنجا که می گوید: «متأسفانه ما پس از ابن سینا هرگز فیلسوفی در حد و اندازه وی نداشته ایم و این برای فرهنگی غنی چون فرهنگ ایرانی – اسلامی ضعفی اساسی است.» طبیعی است نگارنده بر این باور است صدرالدین شیرازی یکی از آن کسانی است که فلسفه اسلامی را در چهارقرن پیش از این نه تنها احیا کرد که با تأسیس حکمت متعالیه طرحی نو درانداخت که تا امروز فلسفه اسلامی را متأثر ساخته است.

یکی از مباحث بسیار مغفول واقع شده که نه تنها در کشور ما بلکه در کشورهای غربی نیز از کاوش جدی بی نصیب مانده است، دوره قرون وسطی است که معمولاً با بیان چند عبارت کلی در مورد آن از کنار آن به راحتی می گذریم. آنچه از این دوره غالباً در اذهان جاری است، حکومت مستبدانه کلیسا و شیوه بسیار بیرحمانه و خشن آن در خفه کردن اذهان بیدار و علم دوستی است که دستاوردهای فکری آنها مخالف نظرات علمای دینی تلقی شده است. روشن است که با چنین تصویری، کسی شوق و رغبت مطالعه و بررسی این دوره از تاریخ را نخواهد داشت.

امروز سایت بازتاب خبر از انتشار کتابی با عنوان تأملی بر فلسفه امام موسی صدر در امریکا داد. متأسفانه چهره امام موسي صدر به ویژه ابعاد فلسفی و سیاسی فکر ایشان در ايران آن چنان كه بايد شناخته شده نيست. ايشان داراي افكار بسيار بلند و عميقي است كه هنوز به درستی آن توجه نشده و صرفاَ مسأله ربودن ایشان در این سال ها آن هم به طور نیم بندی مطرح بوده است. تعدادی از دوستداران اندیشه ایشان در سال های اخیر فعالیت های خوبی در جهت نشر اندیشه ایشان انجام داده اند. از جمله می توان به آغاز طرح تدوین اندیشه سیاسی ایشان در پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اشاره کرد. این طرح توسط نگارنده در حال تدوین است و امید می برم با توجه به اطلاعاتی که در طی سال های اخیر درباره اندیشه ایشان به دست آورده ام به زودی مرحله تدوین و نگارش اندیشه ایشان نیز آغاز گردد. پیش از این نیز گزیده ای از فکر سیاسی امام صدر تدوین و در فصلنامه علوم سیاسی منتشر شد که مورد توجه و استقبال علاقه مندان فکر و اندیشه قرار گرفت. سه مقاله منتشره در بخش مقالات همین سایت موجود است.