جدیدترین مطالب

همگان شاهد بودند كه متأسفانه پس از فاجعه تروريستي تاسوكي صدا و سيما كم‌ترين گامي براي افشاي چهره تروريست‌ها برنداشت. در حالي كه مي‌توانست از موضع اقتدار با به تصوير كشيدن شهداي مظلوم دانش آموز و دانشجو و معلم و كاسب اين فاجعه به افشاي نيّات عاملان اين فاجعه غم‌انگيز بپردازد. البته در اين زمينه بايد از برخي سايت‌ها و وبلاگ‌ها و رسانه‌هاي مكتوب ياد كرد كه در وانفساي تعطيلات عيد نوروز سال 1385 اجازه ندادند اين فاجعه اندوه‌بار به فراموشي سپرده شود و به وظيفه رسانه‌اي خود اقدام كردند. البته با تجربه‌اي كه از فاجعه تروريستي تاسوكي به دست آمد خوشبختانه در جريان انفجار اتوبوس كاركنان سپاه پاسداران فقدان كار رسانه‌اي از سوي صدا و سيما جبران شد و چهره تروريست‌ها و جنايات‌شان اندكي برملا شد. شايد يكي از دلايل اين توجه صدا و سميا دستگيري چند عامل مزدور اين فاجعه توسط مردم و به ويژه شهيد سعيد «مسلم كيخا» بود. به ويژه اين كه اعترافات اين خودفروختگان و خيانت‌كاران و جانيان در صدا و سمياي محلي نيز به همراه فيلم‌هايي كه خود از صحنه جنايات خود گرفته بودند تكميل گرديد.

 

از نكات جالب فيلترينگ وبلاگ نگاهي نو به فردا، هم‌زماني آن با فيلترينگ وبلاگ حامي تروريست‌ها با نام دلاور، و به واقع نادلاور، است. اگر نگوييم فيلترينگ هم‌زمان اين دو وبلاگ - كه يكي ارزشي و ديگري ضد ارزشي است - از كج‌سليقگي دست‌اندركاران دستگاه فيلترينگ حكايت مي‌كند، لابد فيلترينگ وبلاگ ارزشي «نگاهي نو به فردا» به خاطر رنجيده خاطر نشدن تروريست‌ها صورت گرفته است!

 

تأسف افزون، نه از آن رو است که هنوز عاملان و جانیان فاجعه خونبار تروریستی تاسوکی دستگیرو مجازات نشده اند، بل از آن رو است که فجایع تأسف بار و غمبار دیگری از پی تاسوکی پدید آمد که نشان داد اصحاب جهل و جهالت همچنان در کار تخریب وحدت و وحشت اند و مسؤولان همچنان از زیر بار مسؤولیت شانه خالی می کنند و با فرافکنی و حذف صورت مسأله در کار تدبیر مانده اند؟ تردیدی نیست که برخی از عاملان فتنه قومی و مذهبی در آن سوی مرزها لانه کرده اند، اما تدبیر مدعیان تأمین کجا رفته است؟

سال گذشته، در پي فاجعه‌اي تروريستي، مردم سيستان عزادار شدند. مبالغه نمي‌توان کرد که مردم سيستان در طول سال‌ها، مصيبت‌هاي بسيار كشيده و آب‌ديده شده‌اند، اما اين فاجعه به کلي متفاوت از حوادث گذشته بود. از اين رو، همه را اعم از شيعه و سني، سيستاني و بلوچ، متأثر ساخت. توقع اندک و به جاي مردمان پرحوصله آن خطّه از ميهن اسلامي، تأمين امنيت بود که ديگر از نان شب هم براي آنان واجب‌تر شده بود. جاي آن است پس از يک سال، چند پرسش را در ميان گذاريم و براي آنها پاسخي بجوييم.

در چند روز گذشته، حادثه تروريستي ديگري در زاهدان رخ داد و بار ديگر مسأله ناامني در مرزهاي شرقي به طور جدي مورد توجه قرار گرفت. اين که تروريست‌ها در يک سال اخير و به ويژه با توجه به فاجعه تروريستي اندوه‌بار تروريستي تاسوکي فضا را به سمتي برده‌اند که در آن مردم عادي و نيز نيروهاي انتظامي را به طور مستقيم هدف قرار مي‌دهند، نشان مي‌دهد به رغم تمهيدات و تدبيرات امنيتي گسترده که در مرزهاي شرقي پهن شده است، تروريست‌ها همچنان به ايجاد رعب و وحشت و ناامني مي‌پردازند و هموطنان را هدف قرار مي‌دهند.

ماه گذشته به اتفاق دوست ارجمندم جناب آقای دکتر یزدانی، گفت و شنودی با جناب آقای مهندس عبدالباقی طباطبایی، فرزند ارشد علامه طباطبایی، درباره مرحوم علامه انجام دادیم. گفت و گو، که در بعد از ظهر یک روز پاییزی انجام می­شد بیش از دو ساعت طول کشید و از هر دری سخن رفت. به ویژه از نوع رابطه پرفسور کربن، اندیشمند فقید فرانسوی، با علامه نیز از وی پرسش شد. ایشان ضمن بیان مطالبی به نکته جالبی اشاره کرد و آن این که علامه معتقد بوده است «کربن، مؤمن به اسلام است». فرزند علامه این جمله را از خود علامه شنیده بود. به هر حال در آن روزها برخی با توجه به نوع و سطح رابطه علامه با کربن، این بحث را مطرح می­کردند که چرا کربن مسلمان نمی­شود. و علامه این جمله را در پاسخ به آنان گفته و بر این باور بود که در وضعیت فعلی خدمات کربن به اسلام بیش از آن وقتی است که وی اسلام را پذیرا شود!

   يكي از مهم‌ترين شرايط و زمينه‌هاي تحقق نظارت عمومي، اولويت آزادي و به ديگر سخن وجود فضاي آزاد در جامعه است. نمي‌توان در فقدان و سلب آزادي، از نظارت گفت‌وگو نمود. و حتي نمي‌توان بدون توانايي و قدرت‌مندي به تحقق نظارت عمومي موفق شد.در واقع توانايي مردم در انجام كارهاي نيك و پسنديده تنها در حوزة خصوصي و در مواردي كه با قدرت سياسي ارتباط نمي‌يابد، مي‌تواند موفقيت‌آميز باشد. اما اگر عمل افراد در تضاد با قدرت سياسي باشد و باب آن به حوزة عمومي گشوده شود، لاجرم با ناكامي‌هايي همراه خواهد بود. بنابراين مي‌توان از همين منظر حكم به اولويت روشي آزادي در نظارت عمومي صادر نمود.در كنار اختيار و آزادي، آدمي در انجام مسؤوليت اجتماعي خود نه تنها مي‌بايست آزادي داشته باشد، بلكه اين آزادي مي‌بايست با آگاهي و توانايي نيز توأم گردد. اساساُ رشد اسلامي در گرو كسب معرفت و آگاهي است و اين رشد از سويي نيازمند آزادي است.  * * *

نظارت عمومي از سنخ ارزش‌هايي است كه مي‌بايست آزادانه و آگاهانه و از روي توانايي محقق گردد و البته در اين ميان سهم آزادي بيش از هر عنصر ديگري است و از اين رو در اولويت است. و اساساً از آن رو كه انسان آزاد است، مسؤول شمرده مي‌شود و مي‌بايست در برابر اعمال خود پاسخ‌گو باشد. اين مسؤوليت، عملي است كه با ارادة آزاد آدمي زمينة بروز و ظهور مي‌يابد. در يك فضاي غير مسؤولانه و اقتدارگرايانه نمي‌توان به مسألة نظارت عمومي، جامة عمل پوشيد.