جدیدترین مطالب

دست‌هایی که در شب قدر خالی نمی‌ماند

لک‌زایی با بیان اینکه سرنوشت آدمی را سرشت او رقم می‌زند، گفت: شب قدر، شب دعا است، در روایت ما وارد شده و بزرگان گفته‌‏اند دستی که پیش خدا دراز شد، خالی برگردانده نمی‌شود، البته دعا برای اجابت نیاز به شرایطی دارد دعا بدون عمل مثل تفنگ بدون فشنگ است.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: برخی از متفکران مسلمان، دعای حقیقی را در علم دانسته ‏اند، شاید از آن جهت که علم و تلاش برای تغییر زندگی انسان و عاقلانه گام برداشتن مولفه مهمی محسوب می شود، طبیعتا زمانی که آدمی قدم های خود را بر جاده مستحکمی چون علم بگذارد بیش از پیش در مسیر عبودیت خداوند قرار گرفته و از هرگونه خرافات و توجه به مطالب وهم انگیز به دور می ماند؛ شاید از همین جهت بود که بسیاری در طول تاریخ به جای آنکه جذب واقعیت شوند، به خرافات دامن زدند و به دنبال پیشگویی ها و پیش بینی های موهن بودند در حالی که حقیقت جای دیگری بود و آنها به دنبال کشف آن نبودند.

از طرف دیگر شاید علاقه به دانستن سرنوشت و تقدیر انسان ها را به این سمت و سو کشاند که به دنبال خرافات بروند اما هرچه که بود مولفه های مهمی چون دین و علم را به ورطه فراموشی سپرده بودند که به این مسیرها کشانیده شدند. اشاره به این موارد از آن جهت بود که گریزی به این مساله مهم داشته باشیم که در دین مبین اسلام همواره عقلانیت محور اصلی در تعیین تصمیمات مهم زندگی که بر سرنوشت تاثیر می گذارند، بوده است. تقدیر انسان ها در شب قدر رقم می خورد اما اینگونه نیست که انسان به واسطه اعمال خیر و درست خویش و دعا کردن نتواند هیچ تاثیری در آن بگذارد.

از این رو، در آستانه سومین شب از لیالی قدر بر آن شدیم از چند جهت این ایام و تاثیر آن بر زندگی و تقدیر را بررسی کنیم که برای این منظور گفت وگویی با «رضا لک‌زایی»، پژوهشگر پژوشگاه بین المللی المصطفی(ص) داشته ایم که حاصل آن تقدیم حضورتان می شود:

دکتر شریف لک‌زایی در میزگرد مشترک «فرهیختگان» چنین تحلیلی داشتند: «بشیریه می‌خواهد برای احیای علوم سیاسی به حکمت عملی پناه ببرد و طبیعتا راه‌حل را هم در بازگشت به حکمت عملی دیده، اما همچنان مختصات این بازگشت به حکمت عملی مبهم و مورد غفلت است. دغدغه ایشان احیای علوم‌سیاسی هست و مدعا هم این است که براساس حکمت سیاسی و حکمت عملی و سیاست تجویزی و سیاست‌گری این اتفاق بیفتد ولی خود این پروژه در کدام مبنای فلسفی دارد تعریف می‌شود؟ این را ایشان تصریح نکرده است و ما داریم از آن گذشته و پیشینه علمی ایشان این را استنباط می‌کنیم. ما می‌خواهیم به کدام حکمت عملی بازگشت کنیم و کدام حکمت عملی قرار است که این تغییر و ساختن را برعهده گیرد. نمی‌دانیم به عمد بوده یا خیر ولی در کتاب هیچ اشاره‌ای به این بحث نمی‌شود.» دکتر محسن مهاجرنیا نیز می‌گویند: «پس از اینکه آقای بشیریه در انتهای کتاب می‌گویند ما به زوال اثبات‌گرایی رسیده‌ایم، پیشنهادی درمورد احیای حکمت مطرح می‌شود؛ اما ایشان دقیقا مشخص نمی‌کنند و چیزی که می‌گویند این است که باید به فلسفه سیاسی برگردیم ولی اینکه شاخصه‌های این بازگشت و آن دانش هنجاری‌اش چه چیزی هست و چه دانشی است، خیلی مبهم گذاشته شده و جای بحث زیادی دارد.» دکتر سیدصادق حقیقت نیز به‌رغم بشیریه برآنند که «[مااصلا] وارد اثبات‌گرایی نشدیم یعنی از مزایای آن استفاده نکرده‌ایم. به شکل صوری اساتید اثبات‌گرایی را تدریس کرده‌اند و در علوم‌سیاسی ایران، سیطره صوری پیدا کرده است.» دکتر محمد پزشکی نیز شبیه همین مطلب را قائلند: «ما اصلا در سیطره اثبات‌گرایی نیستیم که بخواهیم از آن خلاص شویم.» به این ترتیب زوایا و وجوه مختلف تحلیل دکتربشیریه از «حکمت سیاسی» نیز خالی از خللی نبود.

یزدانی مقدم گفت: نظریه آئینگی وحی الهی نسبت میان فلسفه و فلسفه سیاسی و نیازهای سیاسی اجتماعی را پی می‌گیرد و امتداد سیاسی اجتماعی فلسفه اسلامی را نشان می‌دهد.

به گزارش خبرنگار مهر، پیش اجلاسیه کرسی نظریه پردازی آئینگی وحی الهی، نظریه‌ای در باب وحی و نبوت، حکومت و قانون در سنت فلسفه سیاسی اسلامی با ارائه احمدرضا یزدانی مقدم عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد. شورای داوران این نشست حمید پارسانیا، داود فیرحی، سیدصادق حقیقت، محمدکاظم شاکر و همچنین شورای ناقدان شامل نجف لک زایی، منصور میراحمدی، محمدحسن قدردان قراملکی، سیدعلی میرموسوی بودند. این نشست با دبیری علمی شریف لک زایی روز پنج شنبه ۱۶ اسفندماه از ساعت ۹ صبح در قم در محل پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برپا شد.

در ادامه خلاصه نظریه فوق را می‌خوانید:

در پی خانـمـان
 
 
نویسنده : محمد علی‌بیگی دبیر گروه اندیشه
آقای دکتر روح‌الله اسلامی در مصاحبه با «فرهیختگان» نکاتی مطرح کرده‌اند که نقد و بلکه تخطئه بعضی از آنها لازم است.گرچه در فرمایشات ایشان نکات مستلزم نقد بسیار است.
گفتگو از: محمد محسن راحمی روزنامه نگار
اواخر آبان‌ماه بود که داود فیرحی استاد اندیشه‌سیاسی دانشگاه تهران در نشست «در کجا ایستاده‌ایم؟» برخی نقدهای خود به پروژه فکری سید‌جواد طباطبایی، نظریه‌پرداز ایرانشهری را مطرح کرد. او پس از این، در تاریخ 9 بهمن‌ماه در سلسله جلسات اندیشه ایرانشهری با موضوع «تشیع و مساله ایران» صحبت کرد و در خلال آن ناسیونالیسم موجود در ایران را «تبارگرا» و «ضد توسعه» خواند که گزارش تفصیلی هر دوی این نشست‌ها در صفحه اندیشه «فرهیختگان» به تاریخ 29 آبان و 11 بهمن‌ماه منتشر شده است.
در گفت‌و‌گوی پیش رو به سراغ روح‌الله اسلامی، عضو هیات‌علمی دانشگاه فردوسی مشهد و دبیر همایش هزاره خواجه نظام‌الملک رفتیم تا درمورد انتقادهای اخیر فیرحی به طباطبایی پرسش کنیم. اسلامی معتقد است پروژه فکری داود فیرحی در ادامه پروژه «عقل عربی» محمد عابد ‌الجباری و نصر حامد ابوزید است و در ایران هیچ کاربردی ندارد جز اینکه به اندیشه و هویت ایران ضربه می‌زند. در ادامه مشروح این گفت‌و‌گو از محضرتان می‌گذرد.

به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی نشست «بیان دستاوردهای پژوهشی و فناوری یک ساله پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی» در پنجمین روز از چهارمین نمایشگاه دستاوردهای پژوهشی و فناوری دفتر تبلیغات اسلامی در مرکز همایش های غدیر برگزار شد. 

به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی نشست «بیان دستاوردهای پژوهشی و فناوری پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی» در پنجمین روز از چهارمین نمایشگاه دستاوردهای پژوهشی و فناوری این دفتر با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین منصور میراحمدی "رییس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی" در مرکز همایش های غدیر برگزار شد.

برگزاری سالانه همایش بین المللی مطالعات صلح و حل منازعه در دانشگاه تهران، ساحتی برای تبادل نظر و طرح ایده های نو در باب مطالعات صلح و و فنون و مهارت های حل منازعه است. این همایش در صدد فراهم سازیِ بستری است تا صاحب نظران و دغدغه مندانِ این حوزه با رویکردهای مختلف دینی، اخلاقی، روانشناختی، جامعه شناختی، هنر، رسانه، حقوق بشر، محیط زیست، و... دانسته­ ها و تجارب خود را به اشتراک بگذارند و به هم ­افزایی بپردازند. بنابراین، مقالات نوآورانه با چارچوب های نظری و روش شناسی گوناگون و با رویکرد کاربردی و حل مسأله، فرصت طرح در کنفرانس حاضر را خواهند داشت.

برای ثبت نام در کنفرانس، اینجا کلیک کنید

(جهت ثبت نام در کنفرانس لطفا اول اقدام به عضویت در سایت نمایید)

سخن دبیر همایش: علی اکبر علیخانی

ارزشمندترین داشتۀ هر انسانی عمر اوست که در راهی صرف می کند که دوست دارد یا مجبور است، و ارزشمندترین مابه ازای صرف عمر، تجربه و احتمالا نگرش و بینش و فهمی است که باقی می ماند. من پنجاه سالگی خودم را می‌گذرانم. از نوزده سالگی که وارد دانشگاه شده‌ام تا به امروز بی‌وقفه مشغول خواندن و نوشتن بوده‌ام؛ حتی روزهای تعطیل و ایام تابستان و تعطیلات عید؛ تلفیقی از علوم قدیمه اسلامی و علوم جدید و مدرن، که کار را سخت‌تر می‌کرد. شاید بسیاری این را نادرست بدانند که انسان اوقات استراحت و تفریح و تعطیل خود را هم صرف کار بکند، ولی خواندن و نوشتن و فهمیدن برای من کار نبوده است، بلکه عشق بوده؛ و پرداختن به هر کاری جز آن را عبث و اتلاف عمر می‌دانستم. این حرفِ به غایت درستی است که زندگی کردن و لذت بردن از زندگی هم مهم است، اما زندگی و لذت و همه چیز من، _درست یا غلط_ علم و دانش بوده است. اگر بگویم در مقایسه با روند عادی، من به اندازه یکصد و پنجاه سال، یعنی سه برابر عمر خودم کار کرده‌ام اغراق نیست. نتیجۀ این حجم از کار در دو عرصه متجلی است، نخست مقالات و کتاب‌هایی که نوشته‌ام و مجلات و همایش‌ها و جشنواره‌هایی که تأسیس یا اجرا کرده‌ام، و جلساتی که در مجامع علمی شرکت کرده‌ام، و دوم نگرش و بینش و فهمی که به زعم خودم به خاطر مطالعه هزاران کتاب و نوشتن حدود دویست مقاله و کتاب به دست آورده‌ام. البته سعی نکرده‌ام جامعه و دنیا را فقط با خواندن کتاب بشناسم، از نوجوانی زندگی پرتحرک و پر چالش و سفرهای زیاد داخلی و ارتباطات وسیع با اقشار مختلف مردم داشته‌ام، از 37 سالگی تا امروز به بسیاری از کشورهای دنیا سفر کرده‌ام، در کنفرانس‌ها و دانشگاه‌های دنیا حضور یافته‌ام، با نخبگان بین‌المللی و اقشار مختلف مردم جهان حشر و نشر داشته‌ام و تمام این‌ها در جهت شناخت بهتر جهان و زندگی و فهم عمیق‌تر آن بوده است.

این‌ها را نه برای فخر فروشی و تعریف از خود -که اصلا ارزشِ تعریف و فخر هم ندارد- بلکه برای این ذکر کردم که بگویم نتیجه آن همه تلاش‌های بی‌وقفۀ علمی و عملی در چهل پنجاه سال گذشته، وآن همه مطالعه و تحقیق در حوزه انسان و جامعه و سیاست، مرا به یک نتیجه رسانده است که در دو جمله زیر خلاصه می‌شود:

هیچ چیز ارزشمندتر از صلح و همزیستی نیست.

Nothing is worthier than peace and coexistence

هیچ چیز بدتر از جنگ و خشونت نیست.

Nothing is worse than war and violence

پس از حدود سی سال مطالعه و تحقیق در حوزه اندیشه سیاسی اسلام، به این نتیجه رسیدم که مهمترین، ضروری‌ترین، و ارزشمندترین حوزه‌ای که باید مابقی عمرم را روی آن صرف کنم کار در جهت تحکیم صلح و همزیستی و نفی خشونت و جنگ و خونریزی است. هم اکنون دو جمله فوق را اصل مهم و استراتژیک در زندگی و آینده خود قرار داده‌ام. هرگونه جنگ و خشونت به هر دلیل و با هر انگیزه‌ای، بدترین و خبیث‌ترین و پلیدترین کار ممکن است که انسانی می‌تواند آن را مرتکب شود. روشن است که بخش عمده مطالعات و تحقیقات من حوزه سیاست و اسلام، همیشه بر قرآن، سنت نبوی، و سیره امام علی (ع) متمرکز بوده است، طبیعی است که متون و آموزه‌های اسلامی نقش اصلی در تفکر من برای رسیدن به دو اصل فوق داشته‌اند.

تأسیس و راه اندازی یک همایش بین المللی در موضوع صلح و حل منازعه در حالی که هیچ بودجه‌ای به آن تخصیص داده نمی‌شود، و در‌حالی‌که فرایندهای اداری بسیار طولانی و پرپیچ‌و‌خم است، و در‌حالی‌که مسولیت‌های سنگین بعدی متوجه شما خواهد بود، بدون اینکه کوچکترین فایده شخصی برای شما داشته باشد، و فقط وقت و انرژی شما را بگیرد و استرس و اضطراب برای شما به بار بیاورد، غیر‌عقلانی و شاید غیر منطقی به نظر برسد. اما من فکر می‌کنم ارزشمندترین و بزرگترین خدمتی که می‌توانم به جامعه خودم و جامعه جهانی داشته باشم قدم در ترویج و تحکیم صلح، آموزش فنون و راه‌های حل منازعه، و نفی خشونت است. این قدم هر چقدر هم کوچک و ناچیز باشد شاید در آینده آثار بزرگ بر جای بگذارد، و من که در پنجاه سال گذشته عمر خدمتی و کاری برای جامعه نکرده‌ام شاید از این پس و در این مسیر خدمت ناچیزی صورت گیرد.

در کنار همایش بین‌المللی صلح و حل منازعه، دو برنامه دیگر را نیز همزمان به پیش می‌بریم تا این سه‌گانه یکدیگر را تکمیل کنند، نخست تأسیس مرکز مطالعات صلح و حل منازعه، و دوم تأسیس رشته مطالعات صلح و حل منازعه در دانشگاه تهران است. بدون همکاری‌های مدیران محترم دانشگاه تهران و همکاران عزیزم راه‌اندازی و انجام اقدامات فوق غیر‌ممکن بود. جناب آقای دکتر محمود نیلی احمدآبادی رئیس محترم دانشگاه تهران، جناب آقای دکتر محمدباقر قهرمانی معاون محترم بین‌الملل دانشگاه تهران، جناب آقای دکتر محمد رحیمیان معاون محترم پژوهشی دانشگاه تهران، و جناب آقای دکتر سعیدرضا عاملی رئیس محترم دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران با روی گشاده استقبال و مساعدت کردند و از هیچگونه کمکی فروگذار نفرمودند. البته جناب آقای دکتر عاملی به‌طور مستتقیم و در حد گسترده‌تری در امور همایش درگیر هستند و ما مرهون حمایت‌های ایشان هستیم.

در پایان لازم می‌دانم از سرکار خانم دکتر زهره خوارزمی که مدیریت اجرایی همایش را پذیرفتند. اعضای محترم شورای سیاستگذاری و اعضای داخلیِ شورای علمی و اعضای بین المللی شورا که با روی خوش از دعوت ما استقبال کردند و همکاری با این همایش را پذیرفتند صمیمانه تقدیر و تشکر کنم.

مظاهری در کتاب «وحی و تجربه نبوی» با نظر به «ما لا یعول علیه»، اثر ابن‌عربی، کوشیده است تا در هفت فصل، دیدگاه این عارف بزرگ اسلامی در مورد پدیده «وحی» را با نظرات روشنفکران دینی معاصر در‌این‌باره مقایسه کند.
آزاداندیشی در سنت فکری غرب
برتراند راسل در خطابه‌ای که به سال 1922 تحت‌عنوان «آزاداندیشی و تبلیغات رسمی»(3) ایراد کرده -که تا حدود زیادی در روشن شدن مفهوم آزاداندیشی در غرب جدید، موثر است- آزاداندیشی را به دو معنای موسع و غیرموسع به‌کار می‌برد.
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، آشنایی با سیر تطور آزاداندیشی در غرب و تفاوت‌های آن با آزاداندیشی در بستر اندیشه اسلامی، دقائق و بصیرت‌های مهمی را فراروی مخاطب قرار می‌دهد و به همین دلیل هم هست که بررسی آزاداندیشی در بستر فرهنگ و تفکر غرب، اهمیت می‌یابد.

به اندازه بضاعت فکری خودم به دنبال آن بودم که سبک جدیدی از اداره کشور در استان کرمان را به اجرا بگذارم. کاری که متفاوت از امور جاریه جمهوری اسلامی ایران باشد. باید به این نکته توجه داشته باشید که ما در کشور امور جاریه اسلامی داریم اما نظام جمهوری متعالیه اسلامی نداریم. همه دولت‌های می آیند و در چنبره بروکراسی گیر می‌کنند، از وزیرش تا استاندار در این بروکراسی دست وپا گیر اسیر می شود. وقتی نفت 120 دلار است، وضع مردم با زمانی که نفت 50 دلار است یکی است و تفاوتی نمی‌کند. ما که انقلاب نکردیم برای عقب ماندن، انقلاب به دنبال پیشرفت بود.