جدیدترین مطالب

آيت‌الله بهشتى در يكى از سخنرانى‏هاى بسيار مهم خود درباره آزادي به بحثى جامعه شناختى در باب حضور استبداد در جامعه و غيبت آزادى از جامعه اشاره مى‏كند. وى به اين پرسش كه آيا با نفى استبداد و ساقط كردن فرد يا افراد مستبد مى‏توان به آزادى دست يافت، پاسخ منفى مى‏دهد. يكى از دلايل بهشتى اين است كه هيچ ملازمه‏اى ميان نفى نظام و فضاي استبدادي و براندازي فرد يا افراد مستبد و پيدايش، تحقق و نهادينه سازي آزادى متصور نيست؛ در يك جامعه استبدادزده، بركنار كردن فرد يا افراد مستبد و براندازي نظام سياسي استبدادي، تنها يكى از شرايط تحقق آزادى است و نه تمام آن. آنچه مى‏بايست بر آن تأكيد نمود و سعى در برقرار نمودن آن داشت اين است كه وضعيت جامعه به گونه‏اى پيش برود كه خود به خود شرايط براى پيدايش و نهادينگى آزادى مهيا گردد.

 

صرف نظر از بحث انجام گرفته در مقاله حکومت حکمت متعالیه و نتایج سیاسی خاصی که از آن اخذ شده است؛ باید گفت توجه به حکمت متعالیه و به خصوص ابعاد و ظرفیت های اجتماعی و سیاسی آن، روزنه جدیدی بر مباحث حکمت متعالیه گشوده است و توانایی های آن را آشکارتر ساخته و خواهد ساخت. اگر صدرالمتألهین، به باور پاره ای از پژوهشگران، نتوانست دست به تأسیس حکمت سیاسی متعالیه بزند – که البته این ادعا جای تأمل بیشتری دارد – امروزه این بحث در کانون توجه مراکز علمی و پژوهشی است و بحثی زنده و اساسی به شمار می رود. می توان نوشته «حکومت حکمت متعالیه» را فارغ از موافقت و مخالفت با محتوای آن از این منظر نیز نگریست و بدون توجه به برخی مدعیات فاقد دلیل، رویکرد آن در طرح برخی ظرفیت های اجتماعی و سیاسی حکمت متعالیه را مثبت ارزیابی کرد. با این وجود مناسب است در پاره ای از مباحث تأمل شود.

پرسش از نسبت اخلاق و آزادي را مي‌توان از منظرهاي مختلف معرفت‌شناختي مطرح ساخت. از اين رو پرسش‌هاي متنوع و متكثري پيش روي پژوهشگر نهاده و از هر زاويه‌ بحثي گشوده مي‌شود. از جمله مي‌توان به طور كلي اين پرسش را مطرح كرد كه اساساً چه نوع رابطه‌اي ميان اخلاق و آزادي وجود دارد؟ آيا اخلاق و ارزش‌هاي اخلاقي در دست‌يابي به آزادي و پايداري و استمرار آن تأثيرگذار است يا در از دست دادن و مقيد شدن آزادي؟ آيا آزادي مي‌تواند براي رسيدن به يك جامعه اخلاقي به انسان‌ها مساعدت نمايد يا اينكه رسيدن به جامعه ضد اخلاقي را تسريع مي‌كند؟ مباني و معيارهاي مفهوم اخلاق و آزادي كدام است؟ آيا آزادي مي‌تواند و يا بايد بر مباني اخلاقي استوار باشد يا تحقق اخلاق در جامعه به تحقق آزادي در آن جامعه بستگي دارد؟